لازم نیست که از حواشی و هیاهوی حول فصل آخر سریال پیکی بلایندرز برایتان صحبت کنم، چراکه باور دارم همه شما دوستداران این سریال به خوبی از آن خبر دارید و شوق و ذوق را درون خودتان حس میکنید. با پخش قیمت نهایی فصل آخر این سریال سخت است که پوشه ای نشسته و چند سال منتظر ساخت فیلمی از این سریال باشیم که قرار است که پایان بندی بر این اثر هنری باشد. پیکی بلایندرز از همان روزی که منتشر شد توانست چشم های زیادی را بر روی خود متمرکز کند و از همان ابتدا نشان دهد که حرف های زیادی برای گفتن دارد. با مجله سرگرمی پلیرشاپ مگ همراه باشد تا به نقد و بررسی قسمت ششم از فصل شش سریال پیکی بلایندرز بپردازیم!
نقد و بررسی قسمت ششم فصل شش سریال پیکی بلایندرز: پایانی هیجان انگیز

بی شک میتوان گفت که قسمت پایانی این سریال یکی از بهترین و قدرتمند ترین قسمت های آن در کل سریال بود. شروع اپیزود بسیار آرام و نرمال است، در صورتی که آرامش، همان آرامش قبل از طوفان بوده که به خوبی در سکانس های پایانی قیمت شاهد آن هستیم. تام سعی دارد که قبل از مرگش شرایط مناسبی برای خانواده اش ایجاد کند و در راه این هدف هیچ چیز و هیچ کس جلو دار او نیست. او بدون هیچ ترسی به دل خطر میرود، خطری که انتظار داریم این بار مرگ او را در پی داشته باشد اما مثل همیشه تام برای همه حوادث برنامه ای داشته و آماده است.
عشق به خانواده عنصری که به خوبی در این قسمت مشاهده میشد

در این بخش از نقد و بررسی قسمت ششم فصل شش سریال پیکی بلایندرز میخواهیم به خانواده و ارزش آن در این سریال بپردازیم. تام از آن دسته انسان هایی است که به راحتی احساسات خود را بیان نکرده و حتی بیشتر اوقات از مطرح کردن آنها دوری میکند. در این اپیزود اما به خوبی میتوانید عشق و علاقه او به خانواده اش و بالعکس را مشاهده کنید. درست است که در سکانسی تام میگوید که خیلی ها در این خانواده او را به خاطر پولش دوست میدارند اما از طرف دیگر شاهد صحبت های آرتور با تام پس از فهمیدن بیماری اش هستیم. آرتور به زیبایی در آن سکانس عشق و علاقه اش را به تام نشان میدهد و همینطور میتوانیم دلگرمی تام به برادرش را مشاهده کنیم که برای فردی با شخصیت تام یک ابراز علاقه بزرگ است.
نقد و بررسی موضوعی مثل خانواده مخصوصا در قسمت ششم فصل شش سریال پیکی بلایندرز و در کل در طول تمام سریال کار آسانی نمیباشد چرا که در جای جای سریال عناصی مختلفی از این علاقه به خانواده مطرح شده است. با این حال میتوان به راحتی گفت که پیکی بلایندرز اهمیت زیادی برای خانواده قائل میشود، آنها میگویند وقتی فردی خانواده است تو به او اعتماد کامل داری، هرچند که بعضی اوقات این اعتماد شکسته میشود اما آنها دل از خانواده نکنده و همچان به آن امید دارند. این موضوع کاملا منطقی است به هر حال خانواده بیشتر اوقات بهترین پشتیوانه و آخرین و بهترین خط دفاعی ما میباشند.
مطالب بیشتر:
بازی دیگر شاهد آمادگی توماس شلبی محبوب برای مبارزه هستیم

همانطور که قبل تر گفتم این اپیزود با آرامش و همچون نسیمی دلنشین شروع میشود و در پایان این تام است که طوفانی به راه میاندازد. همچون دفعات قبل شاهد این هستیم که تام فکر همه چیز را کرده است و باری دیگر از خطر مرگ گریخته و مخالفانش را شکست میدهد. این موضوع باعث میشود که در پایان این قسمت شاهد سکانس های مبارزه هیجان انگیز و حوادث شوکه کننده باشیم که جذابیت این قسمت را دوچندان میکند. در مطلب نقد و بررسی قسمت ششم فصل شش سریال پیکی بلایندرز سعی میکنیم که به این موضوع خیلی نپردازیم چون این حوادث را بارها در سریال پیکی بلایندرز تجربه کرده ایم اما بی شک میتوان گفت که این قسمت و حوادث آن خیلی غیر منتظره تر از بقیه حوادث سریال بود.
یکی از نکات جذاب در نقد و بررسی قسمت ششم فصل شش سریال پیکی بلایندرز این بود که به سوالی که در طول سریال بسیار پرسیده شده بود پاسخ میداد، چه کسی میتواند توماس شلبی را بکشد؟ در پایان اپیزود وقتی تامی با دکترش صحبت میکرد، گفت که شما ها فهمیده بودید که بهترین راه برای کشتن توماس شلبی این است که بگذاریم خودش این کار را انجام دهد. مایکل نیز در بین صحبت هایش میگوشد که پالی به من گفته که توماس توسط گلوله کشته نمیشود که این خودش باعث میشد که قصد خودکشی تام در پایان اپیزود و غیر منطقی و غیر ممکن باشد. از تمام این حرف ها میتوان فهمید که تامی آمادگی مبارزه با هر کسی را دارد (همانطور که همیشه نشان داده است) به جز خودش!
سوال بزرگ!

شاید یکی از بزرگترین سوال هایی که در طول سریال پیکی بلایندرز مطرح شده بود این بود که گربه سیاه توماس شلبی چه کسی هست که در قسمت پنجم به این سوال پاسخ داده شد، او کسی نیست جز بیلی. با این حال در نقد و بررسی قسمت ششم فصل شش سریال پیکی بلایندرز سوال دیگری پس از این پایان بندی در ذهن مخاطبان شکل میگیرد، اینکه توماس از چه راهی خبر داشت که قصد کشتن او و برادرش را دارند و اینکه از کجا متوجه شده بود که بیلی آن گربه سیاه است. در حال حاضر نمیتوان پاسخی موثق به این سوال داد و حدس گمان در مورد آن نیز کار آسانی نمیباشد اما ما به شما قول میدهیم که در صورت مطرح شدن اطلاعات بیشتر یا مطرح شدن یک فرضیه خوب در مقاله ای دیگر به صورت اختصاصی به این سوال بپردازیم.
کلام آخر در نقد و بررسی قسمت ششم فصل شش سریال پیکی بلایندرز …

اگر بخواهم صحبت کلی درمورد این فصل داشته باشم میتوانم به راحتی مطرح کنم که یکی از بهترین و قوی ترین فصل های این سریال بوده است. تغییر شخصیتی که توماس شلبی میبینیم جلوه ای جالب به حوادث سریال میدهد که بسیار او را برای ما غیر منتظره میکند. این موضوع خودش به خوبی رویه فصل ششم سریال را تغییر میدهد و داستانی جذاب و غیر قابل باور تحویل ما میدهد. در این نقد و بررسی از قسمت ششم فصل شش سریال پیکی بلایندرز به نکات مختلفی اشاره کردیم که هر کدام به صورت جداگانه جذابیت خاصی به این فصل از سریال می افزودند اما مهمترین مسئله این است که این عناصر در کنار هم توانستند هارمونی زیبایی از وقایع را ایجاد کنند که این فصل از سریال را رقم میزند.
برای مثال توماس با تغییر شخصیتی اش سعی میکند که فرصتی به مایکل بدهد در صورتی که آن تام قدیمی هرگز یک همچین فرصتی را به کسی نمیداد. در طول این فصل شاهد این قضیه هستیم که تام سعی دارد با ترک الکل، با ذهنی بار و با دقت به انجام کار هایش بپردازد اما بنظر میآید که او به جز الکل احساساتش را نیز ترک کرده است. توماس شخصیتی بود که در حالت عادی در بروز احساساتش مشکل داشت و با انجام این کار در را به کلی روی همه بسته و تمام تمرکزش را روی اهدافش میگذارد. همین برخورد و رفتار او در پایان به ضررش تمام میشود و حالا باید منتظر باشیم که ببنیم در ادامه داستان های پیکی بلایندرز توماس چه تغییری درون خودش در این رابطه ایجاد میکند. نظر شما درمورد پایان بندی سریال چه بود؟ آیا از نقد و بررسی قسمت ششم فصل شش سریال پیکی بلایندرز راضی بودید؟