ارن یگر نقش اصلی و مرکزی داستان انیمه اتک آن تایتان بوده و مخاطبین زیادی را همراه خود کرده است. مخاطبینی که هر لحظه به آخرین قسمت یکی از بهترین ماجراجویی های سریالی-انیمیشنی در سال های گذشته نزدیک و نزدیکتر میشوند. اتک آن تایتان توانست در طی سال های متعدد، هواداران خود را همیشه سورپرایز کند و یکی از بهترین تجربه های سینمایی را برای آن ها رقم بزند. بدون شک ایدهی پشت انیمه Attack On Titan از همان لحظات ابتدایی خاص بود؛ گرچه هاجیمه ایسایاما صرفا قصد پر کردن شکم خود را با این ایده جذاب داشت، نیتی که شاید ایسایاما هر روز به آن بخندد و در دل خود به داستان نهایی خود افتخار کند.
وجه اصلی که انیمه اتک آن تایتان را با بقیه انیمه ها متفاوت میکند، شهامت نویسنده و ایدهپردازان آن در مواجهه با شخصیت های خود مانند ارن یگر است. آنها باکی از فدا کردن یا حتی له و مات کردن اصلیترین شخصیت های این انیمه را ندارند. پس قبل از ادامه خواندن این مقاله، باید بدانید که قرار است تمام داستان این انیمه را اسپویل کنیم. البته که جای ترس و واهمه برای کسانی که مانگای این انیمه را نخواندهاند وجود ندارد، چرا که قصد پوشش مانگای اتک آن تایتان را نداریم.
ارن یگر در قالب نقش منفی انیمه اتک آن تایتان
یکی از جذابترین دینامیک های این انیمه، رابطه دوستی نزدیکی است که بین سه شخصیت اصلی آن یعنی ارن یگر، آرمین آرلرت، و میکاسا اکرمن قبل از شروع داستان انیمه و مانگای اتک آن تایتان شکل گرفته است. به ظاهر میرسد که ارن یگر در پروسه تبدیل شدن به تایتان (غول) بنیان گذار، دیگر آن Eren Jaeger سابق نیست. ارن در حال حاضر مانند یک پوکه خالی از شخصیتیست که در فصل های اول و دوم انیمه Attack on Titan دیدیم.
خالی از لطف نیست که هر از چند گاهی، جمله طلایی لیوای آکرمن درباره شخصیت ارن یگر که در فصل اول انیمه اتک آن تایتان گفت را به خود یادآوری کنیم، بلکه شاید اینگونه درک موضوعی که در این مقاله میخواهیم به آن بپردازیم برایمان قابل هضمتر شود. شخصیت Levi در هنگام مبارزه با تایتان (غول) مونث در فصل اول انیمه اتک آن تایتان درباره ارن یگر گفت: “مهم نیست که قفسی که ارن یگر را در آن میاندازید چقدر محکم باشد، هیچکس نمیتواند شخصیت و غریزه Eren را به فرمانبرداری از آنچه که میخواهند وادار کند.”
انیمه Attack On Titan و الهام از سریال Game of Thrones
همانطور که بسیاری از شما خوانندگان اصیل و دنبالکنندگان پر و پا قرص پلیرشاپ × مگ میدانید، تمام نویسندگان این مجله سرگرمی – فناوری مانند خود شما، طرفداران بی برو برگشت فرنچایز هایی هستند که درباره آن تولید محتوا میکنند. من به شخصه تا به حال برای دو فرنچایز تا زمان فرا رسیدن فصل پایانی آنها صبر کردهام. اولین بار برای سریال گیم آف ترونز این کار را انجام دادم و به تازگی نیز برای انیمه اتک آن تایتان و همراه شدن با شخصیت هایی مانند ارن یگر و میکاسا آکرمن به این روش رو آوردم. نمیدانم که این شباهتی که بین این دو اثر به آن پی بردم فقط از روی شانس بوده یا نه، اما با اطمینان میتوانم به شما بگویم که سریال Game of Throne مانند یک نقشهی راه برای انیمه اتک آن تایتان بوده است. شخصیت ارن یگر به قدری به دنریس تارگرین شباهت دارد که مو به تنم سیخ کرده است. این دو شخصیت هر دو گذشته بسیار تلخی را از ابتدای کودکی تجربه کرده اند، هر دو با چشمان خود شاهد کشته شدن نزدیکترین افراد زندگیشان بوده و حتی دستان خود را به خون کسانی آلوده کرده که روزی آنها را دوست خطاب میکردند. موجوداتی که در اتک به آنها تایتان گفته میشود نیز شباهت سمبلیک بسیاری به White Walker های گیم آف ترونز دارند. شخصیت زیک یگر نیز شباهت فراوانی به The Night King دارد که دلیل نگرش حسابشده 0 و 1 مانندی است که هر دوی این کاراکتر ها نسبت به برنامه بلند مدت خود دارند.

اگر به یاد داشته باشید، یکی از دلایلی که فصل آخر گیم آو ترونز به یکی از منفورترین فصول تاریخ سینما در بین هواداران فنبیس خود تبدیل شد، عدم رعایت اصول Character Developement یا همان شخصیتپردازی بود که باعث شد تا در طی تنها چند روز، دنریس به دیوانهترین شخصیت ممکن تبدیل شده و تمامی باور های اخلاقی خود و یاران نزدیکش را زیر پا بگذارد. هاجیمه ایسایاما در گذشته چند بار یادآور شده که او از A Song Of Fire & Ice که سری رمان های بازی تاج و تخت میباشند، برای داستان انقلابی انیمه اتک آن تایتان الهام گرفته است. اما مهمترین بخشی که ایسایاما از آن الهام گرفته را بالاخره میخواهیم بررسی کنیم.
ارن یگر و برن استارک | مسافرین زمان
اگر شخصیت ارن یگر را با کلاغ سه چشم دنیای نغمه آتش و یخ مقایسه کنیم، کار اشتباه و دور از منطقی نکردهایم. میخواهم قبل از توضیح دادن توانایی خاص تایتان Eren Jaeger به شما یادآوری کنم که Three-Eyed Raven دنیای گیم آف ترونز توانایی مرور گذشته و حتی دست بردن در آن را داشت. او از تمام دانشی که دنیای ما قبل از او تجربه کرده بود آگاه بود. تنها کاری که برن استارک “نباید” به عنوان کلاغ سه چشم انجام میداد، غرق شدن در گذشته با وقت گذراندن بیش از حد در آن بود که در این مقاله قصد توضیح موفقیت یا عدم موفقیت برن در ماموریتش را نداریم. مسئلهای که باید به آن توجهمان را ببریم، شباهتی است که ارن یگر به این شخصیت دارد.
قدرت اتک تایتان (غول حمله) ارن یگر چیست؟

اگر در طی چهار فصل ابتدایی انیمه اتک آن تایتان، سوال هایی از قبیل “قدرت غول حمله (اتک تایتان) ارن یگر چیست؟” پیش آمده بود، باید بگوییم که تنها نیستید. یکی از مهمترین المان هایی که باعث تشخیص دادن غول ها از یکدیگر در انیمه Attack On Titan میشد، قابلیت ها و قدرت های منحصر به فردی است که هر کدام از تبدیل شوندگان غول ها داشتند. برای مثال، تایتان (غول) مونث توانایی سخت کردن (کریستالی کردن) بخش هایی از بدن خود را در حالت تایتان بودن داشت، قابلیتی که از آن برای محافظت از خود پس از شکست خوردن توسط ارن یگر در پایان فصل اول استفاده کرد. همچنین، تایتان (غول) زره پوش دارای سفت و سختترین پوشش خارجی بود که به مانند یک اکسو-اسکلتون (ساختار اسکلتی خارجی) که توسط حشرات استفاده میشود، به او توانایی مقابله با سنگینترین حملات ممکن و وارد کردن بیشترین آسیب را با ضربات خود میداد. حالا سوالی که برای طرفداران این سریال بوجود میآید درباره قدرت خاص و ویژه تایتان (غول) حمله (اتک تایتان) است.
بسیاری از طرفداران در گذشته فکر میکردند که این غول صرفا باعث افزایش شخصیت تسلیم ناپذیر درون خود یعنی ارن یگر شده و بخاطر اتصال و ارتباط قوی که با جسم و ذهن کاربر خود برقرار میکند، میتواند صرفا با استفاده از ارادهای پولادین به نبرد با تایتان هایی برود که روی کاغذ از او سریعتر و قویتر هستند. نمیدانم این اتفاق جای خوشحالی دارد یا نه، اما همگی ما سخت در اشتباه بودیم. ارن یگر از صفر تا صد داستان خبر داشت و همگی ما را گمراه کرد. او بخاطر قدرت خاص تایتان خود توانست پشت نقابی که خود آیندهاش آن را تدارک دیده بود قایم شده و نقشه بلند مدت خود را اجرایی کند. قدرت غول حمله ارن، انتقال دادن تمام یا بخشی از خاطرات کاربر حاضر به کاربر قبلی یا بعدی خود است.
ارن از لحظهای که دست هیستوریا را بوسید از تمام ماجرا خبردار شد
اگر به خاطر داشته باشید، در فصل سوم انیمه اتک آن تایتان، ارن یگر دست ملکهی تازه به قدرت رسیده یعنی هیستوریا را بوسید و ما مخاطبین صرفا به توضیح کوتاهی که ارن در ذهن خود درباره “روش استفاده از Coordinator تایتان ها” مرور کرد بسنده کردیم، در صورتی که در همان چند لحظه تمام اتفاقات انیمه اتک آن تایتان از ابتدا تا آخرین لحظه آن برای ارن مرور شد.

ارن در آن لحظه متوجه شد که پدرش، گرشا یگر، در خارج از جزیره Paradis و در سرزمینی پیشرفته به نام مارلی متولد شده و از جوانی خود رویای متحد کردن الدیا را داشته است. او همچنین فهمید که تایتان خندانی که مادرش را بلعیده بود، در اصل نامادری او بوده است که گرشا با او در زندگی قبل از ورود به پارادیس ازدواج کرده بوده است. این تایتان خندان که نامادری ارن یگر باشد، یکی از نوادگان خاندان Fritz بوده و در نتیجه دارای خون سلطنتی میباشد که در صورت برقرار شدن ارتباط فیزیکی بین او و فردی از خاندان سلطنتی، ارن میتواند به صورت “موقت” از قدرت های تایتان بنیانگذار استفاده کند. ارن پیش خود گفت که اگر در همان لحظه اطلاعاتی که به تازگی فهمیده است را به دیگران بگوید، همه به هیستوریا به چشم یک وسیله نگاه خواهند کرد که صرفا به درد استفاده از قدرت های غول بنیانگذار میخورد.

ارن از همان لحظات داستان کامل را فهمید اما به هیچکس درباره اتفاقاتی که دیده است، هیچ توضیحی نداد. او بالاخره از پدر خود راضی شد، چرا که فهمید او آن فرد منفوری نیست که رایس تصویرش را در ذهن ارن ترسیم کرده بود. او فهمید که آیندهی خود با پدرش در ارتباط بوده و خود ارن یگر است که به پدرش دستور داد تا قدرت تایتان بنیانگذار را بدست بیاورد و خانواده رایس را به قتل برساند. هنگامی که همه تختهنرد بازی میکردند، ارن یگر در حال جلو بردن مهره های خود در بازی شطرنج انیمه اتک آن تایتان بود تا به موقع از جریان های مختلفی که به وجود آمدهاند، استفاده کامل را ببرد.