امروزه بازار فیلم ها و سریال و حتی انیمیشن های مربوط به کامیک ها بسیار گرم است که بسیاری از آن مدیون دنیای سینمایی مارول می باشد. در گذشته کامیک ها شناخته شده اما مورد پسند برخی از گروه های سنی نبودند چرا که بسیاری آنها را غیرواقعی و غیرمنطقی می خواندند که فقط برای جوانان جذابیت دارد. بلاخره با گسترش دنیای کامیک و همچنین گسترش آنها در سینما و تلویزیون فرصتی برای کامیک هایی کمی واقعی گرایانه تر و خشن تر نیز باز شد که موضوع مورد بحث امروز ما نیز یکی از همین کامیک ها در غالب سریالی 8 قسمتی می باشد که توسط آمازون پرایم تولید شده است و آن چیزی نیست جز سریال Invincible که با پخش خود و صحنه های خون ریزی و جدی فراوانش توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. با نقد اختصاصی سریال Invincible با پلیرشاپ همراه باشید.
سریال Invincible تحولی در سریال های کامیکی!
پس از تماشای همان اولین قسمت از سریال متوجه می شوید که این سریال چیزی نمی باشد که بخواهید با فرزند یا کودکتان تماشا کنید. این سریال انیمیشنی، نه تنها صحنات مبارزه را به واقعی ترین حالت ممکن و با خون ریزی های فراوان نشان می دهد بلکه حتی پیرو بسیاری از قانون های ابرقهرمانی در کامیک ها نمی باشد. شاید یکی از موضوعاتی که بسیاری را از کامیک ها و فیلم هایی که محور ابرقهرمان ها ساخته می شوند دور می کند این باشد که در آخر همیشه ابرقهرمان ها به شکلی پیروز مبارزات می باشند و از طریقی دشمنان را شکست می دهند اما سریال Invincible از این فرمول پیروی نمی کند. به جای آن از فرمولی دیگر استفاده می کند که تازگی ندارد و در سریال ها و فیلم های دیگری هم اجرا شده اما نه زیاد!
در طول این چند ده ساله که فیلم های ابرقهرمانانه زیادی ساخته شده تعداد معدودی بوده اند که از فرمولی همچون سریال Invincible بهره ببرند. شاید بتوان به آشنا ترین آن ها یعنی سریال The Boys اشاره کرد. سریالی که با استفاده عالی از همین فرمول و تازگی که برای مخاطب داشت توانست به یکی از محبوب ترین سریال های سال تبدیل شود. ما در سریال Invincible می توانیم شباهت های زیادی با سریال The Boys ببنیم. قهرمانانی که واقعا قهرمان نیستند و ذات پلیدی دارند و خون ریزی و خشونت بالا شاید بیشترین شباهت بین این دو سریال باشد و مهم ترین نکته که باعث محبوبیت هر دو سریال می شود، همان فرمولی که از آن صحبت می کردیم: قهرمان ها همیشه برنده نمی باشند.
همانطور که در سریال The Boys و Invincible می بینیم همیشه قهرمان موفق به شکست دشمنان خود نمی شود. این موضوع به ما یک خط داستانی غیرقابل پیش بینی و جذاب و متفاوت تر از باقی سریال ها و فیلم های ابرقهرمانی به ما می دهد. این شوکه شدن در پایان فیلم و سریال باعث می شود که در بیننده هیجانی برای فصل ها و قسمت های بعدی فیلم یا سریال ایجاد شود هیجانی همچون وقتی تانوس نیمی از جهان را با یک بشکن خود در پایان اونجرز از بین می برد که خود مثالی دیگر از شکست قهرمانان می باشد.
آیا این تنها دلیل جذابیت و محبوبیت سریال Invincible می باشد؟ اگر جواب شما بله می باشد سخت در اشتباه هستید چرا که سریال Invincible در کنار این نوآوری خوش ساختی های خلاقانه خود را نیز دارد. این سریال با پیروی مناسب از کامیک های Invincible و تغییرات خودش توانسته بالانس خوبی را نگه داشته و داستانی منطقی با فراز و نشیب های جذاب و نفس گیر ایجاد کند که حد زیادی از آن بخاطر وجود آن بیمارستان مجهز برای ابرقهرمانان می باشد. این عنصر به سازندگان این توانایی را می دهد تا جای ممکن یک شخصیت که انتظار بالایی از آن در سریال داریم را تا پای مرگ ببرند و دوباره آن را بازگردانند و از به خطر انداختن جان شخصیت های مهم سریال هراسی نداشته باشند.
بخش زیادی از زیبایی های سریال Invincible در فیلمنامه و داستان سرایی آن جای داده شده، فیلمنامه ای که با زیرکی حوادث و آینده سریال را در خود پنهان می کند تا بینند تا آخرین لحظات سریال انتظار آن را نداشته باشد.
داستانی جذاب که بیننده را در خود غرق می کند…
یکی از ویژگی های مهم سریال Invincible همان طور که پیش تر گفتم داستان سریال می باشد. در قسمت اول شما با جهانی آشنا می شوید که توسط قهرمانانی دفاع می شود. قوی ترین آن ها که شخصی به نام آمنی-من می باشد فردی خانواده دوست و عاشق همسر و فرزند خود می باشد. در همان اوایل داستان آمنی-من را می فهمیم، این که او از سیاره ای آمده که افرادی را به سر تا سر کهکشان می فرستند تا از سیارات مختلف دفاع کنند. این گونه است که ما در نگاه اول با ابرقهرمان خودمان رو به رو می شویم، او که منتظر است تا فرزندش نیز قدرت هایش را بدست بیاورد به زندگی ادامه می دهد و با فهمیدن این که مارک (پسرش) قدرت های خود را بدست آورده است به آموزش او می پردازد تا در آینده او نیز بتواند همچون پدرش مدافع زمین باشد. همه چیز خوش و خرم به نظر می آید تا اینکه آمنی-من گروهی از ابرقهرمانان را به قتل می رساند!
همه این اتفاقات در یک قسمت رخ می دهد و این خود شوک بزرگی برای 40 دقیقه آغازی از یک سریال می باشد. همین موضوع ما را با تفکر اولیه این که بفهمیم که آمنی-من چرا این کار را انجام داد است به دیدن کل سریال Invincible سوق می دهد و خود دلیلی کافی برای ما ایجاد می کند اما این موضوع اصلی سریال نمی باشد ناسلامتی اسم سریال Invincible می باشد و نا آمنی-من و ما در ادامه به زندگی مارک می پردازیم. در طی 7 اپیزود مارک را می بینیم که با دشمنان مختلف و تصمیم گیری هایی سخت رو به رو می شود، سعی در ایجاد بالانسی بین زندگی نرمال و ابرقهرمانیش می کند، پیشرفت کرده و قوی تر می شود و حتی تا پای مرگ هم می رود. همه این ها برای این که به امتحان آخرش در قسمت آخر سریال برسد اما سازندگان سریال Invincible به این هم بسنده نکرده و در میان همه این حوادث با شخصیت سازی خوب و قوی داستان های کوتاهی از شخصیت های دیگر و زندگی شان را نیز در سریال دخیل کرده اند تا سریال Invincible هیچ گاه حال و هوای خشک به خود نگیرد.
پس از تمامی حوادث کوچک و بزرگ سریال Invincible به قسمت نهایی آن می رسیم جایی که مارک باید با دشمن نهایی و بدون شک قوی ترین آنها رو به رو شود. قسمت آخر مارک با واقعیت داستان پدرش رو به رو می شود و می فهمد که او برای کمک کردن به زمین فرستاده نشده است بلکه او زمین را برای فتح شدن توسط ولترمایت آماده کرده است. این اتفاقات باعث درگیری او و پدرش می شود، آمنی-من سعی می کند تا فرزندش را با خود در این مسیر همراه کند اما مارک نمی پذیرد و این دو وارد مبارزه ای طولانی و خونین می شوند. در نهایت Invincible که در طول سریال همچین هم شکست ناپذیر به نظر نمی آید این جا هم شکست می خورد. آمنی-من در حال کشتن او می باشد و با سناریو ها و حوادث سریال می فهمیم که هیچ چیز تا به حال یک ولترمایت را از رسیدن به هدفش باز نداشته است که باعث می شود که با قهرمان قصه خود خداحافظی کنیم، در همین لحضات است که شوک بزرگ دیگری به ما وارد می شود. آمنی-من با یادآوری خاطرات خود و مارک دست از کشتن او بر می دارد. همان مردی که زنی را که عاشقش بود را به یک حیوان خانگی تشبیه کرده بود حالا دست از هدف بزرگش کشیده و جان پسرش را می بخشد و زمین را ترک می کند!
زمین نجات پیدا کرده و روزی دیگر نیز باقی خواهد ماند اما هم مارک و هم ما می دانیم که این پایان ماجرا نمی باشد و سریال Invincible همچنان ادامه خواهد داشت هرچند که به صورت رسمی سریال تمدید نشده است اما فصل اول را نیز پایان آن نخوانده اند و به احتمال زیاد در آینده ای نه چندان دور فصل دومی از این سریال را خواهیم دید و باری دیگر با شخصیت Invincible همراه خواهیم شد تا به مبارزات هیجان انگیز و خونریزی های جذاب و خوش ساخت سریال بپردازیم.
به شخصه فکر می کنم که سریال Invincible یکی از خوش ساخت ترین و قوی ترین سریال های کامیکی این چند وقته می باشد و این را در نظر بگیرید که در حال حاظر غول صنعت کامیک یعنی مارول هم سریال های خود را پخش می کند که شدیدا از کیفیت بالایی برخورددار هستند. سریال Invincible همچون فیلم Watchman 2009 پیش می رود، جوری که ما را درگیر داستان اولیه خود کرده و با موضوعات متنوع در کنار داستان اصلی خود پیش می رود و کم کم به ما تکه هایی از پازل را می دهد اما حتی با داشتن تکه های پازل هم تصور پایان سریال کمی ناممکن است. این که قهرمانی بزرگ ناگهان به ابرشروری وحشت ناک تبدیل شود شاید روی کاغذ اتفاقی ممکن و راحت باشد اما تبدیل آن به گونه ای که از نظر بیننده مسخره نبوده و جذابیت داشته باشد کار سختی می باشد و سریال Invincible به خوبی از پس آن برآمده است.
امیدوارم که آمازون پرایم این محصول جذاب را ادامه دهد و به سوال هایی که در فصل اول برایمان به جای می گذارد در فصل بعدی پاسخ دهد و پایانی بر سرنوشت زمین به ما ارائه دهد.
سهیل عرفانی تبار