آخرین اپیزود فصل اول سریال لوکی به تازگی پخش شد و هیجان زیادی را با معرفی کنگ به دنیای مارول بازگرداند. بسیاری از طرفداران سینمایی مارول عقیده داشتند که با اتمام اونجرز و مردن تونی و از دور خارج شدن استیو راجرز، امیدی به آینده مارول نیست اما همانگونه که در این چند ماهه دیدیم، سریال های مارول پتانسیل بسیار بالایی از خود نشان دادند و لوکی خود به تنهایی مخصوصا با اپیزود نهایی خودش نشان داد که مارول همچنان حرف هایی برای گفتن دارد. بیشتر از این معطلتان نمی کنم. برای نقد اختصاصی قسمت ششم و نهایی لوکی و احتمالات و نظریات پس از آن با پلیرشاپ همراه باشید.
چه اتفاقاتی در سریال لوکی افتاد!
قسمت ششم از سریال لوکی “.For All Time. Always” نام دارد که در اینترو ویدیو TVA هم این شعار را می بینیم اما نکته مهم تر درباره شروع این قسمت صداهایی که از شخصیت های مختلف در ابتدا تا نمایان شدن لوگوی مارول می بینیم می باشد، در زمان ظهور لوگو آهنگ “A Long Long Time Ago” را می شنویم که همان آهنگی می باشد که در پایان اونجرز اندگیم، استیو و پگی با آن در حال رقص بودند.
پس از تمامی این صدا ها با سیلوی و لوکی همراه می شویم که وارد کاخی که در پایان زمان پیداکرده اند می شوند. با ورود به کاخ آنها با خوشامدگویی میس مینت رو به رو می شوند و او به آنها می گوید که به سیتادل خوش آمدید. سیتادل می تواند اشاره ای به سرزمینی در در زمین 616 در کامیک های مارول باشد یا که اشاره ای به شماره 245 از تور باشد که در آن معبدی در پایان زمان وجود دارد شاید هم ترکیبی از هر دو است.
در ادامه میس مینت به آنها پیشنهادی می دهد تا به دیدن شخصی که در اینجا زندگی می کند نروند و به جای آن به زندگی که می خواهند در دنیا بازگشته و با هم در یک خط زمانی زندگی کنند. آنها این پیشنهاد را رد کرده و به راه خود ادامه می دهند که در نهایت به شخصیتی در آسانسور برخورد می کنند. این شخصیت که خود را “He Who Remains” می نامد با بازی جاناتان میجر می باشد که قرار است در فیلم انت-من بعدی نقش شخصیت کنگ را بازی کند. با توجه به تمام جزئیات سریال همچون الایث که حیوان دست آموز کنگ در کامیک ها بوده، ساختمان کنگ که در اصل ساختمان تونی استارک می باشد اما در کامیکی کنگ آن را خریداری می کند و مهم تر از همه دیدن رنگ های کنگ که سبز و آبی و بنفش می باشند پیش بینی می شد که ما با شخصیت کنگ رو به رو شویم هرچند که کمی متفاوت از آنچه انتظار داشتیم بود.
شخصیت “He Who Remains” در کامیک ها از آخرین مامور TVA می باشد که در آخر زمان محافظان زمان را ایجاد می کند تا با شروع چرخه بعدی زمان دنیا را درست به جلو برده و اشتباهاتی که در چرخه پیشین رخ داده است تکرار نشود، حتی بسیاری او را یک ورژن بسیار پیر از موبیوس می دانند اما اینجا می بینیم که در سریال این شخصیت از کامیک را با یکی از واریانت های کنگ ترکیب کرده اند که خود راه جالبی برای معرفی کنگ و هم توجه داشتن به ریشه های کامیکی می باشد. (از اینجا به بعد برای راحت تر شدن کار “He Who Remains” را کنگ می نامیم)
یک نکته بسیار زیبا در این قسمت که شاید متوجه آن نشوید داستان آدم و حوا می باشد. کنگ در ابتدا سیبی در دستان خود دارد و خود را شیطان هم می نامد و در ادامه هم میبینیم که چگونه با صحبت هایی که می کند و انتخاباتی که به سیلوی و لوکی می دهد کار به کجا می رسد. این اشاره ای به قضیه آدم و حوا و سیب ممنوعه می باشد و انتخابی که پیش روز آنها قرار می گیرد.
قبل از ادامه دادن به داستان سریال می خواهم همانطور که در مقاله های قبلی نیز درباره سریال مطرح کردم که سریال تا حد زیادی از کامیک Loki: Agent Of Asgard گرفته شده است که درآن لوکی پس از مرگ شانسی دوباره برای زندگی پیدا می کند و در پی آن سعی به انجام دادن کار های خوب می کند و ماموری برای ازگارد می شود. در طی کامیک اتفاقات مختلفی می افتد که یکی از آنها بدست آورد شمشیر سیگرد می باشد که در سریال هم اگر دقت کنید در اپیزود پنجم توسط لوکی بچه به او شمشیری داده می شود که ویژگی های آن با ویژگی های شمشیر سیگرد یکی است. در طی این کامیک لوکی به ورژن های دیگری از خودش برخورد می کند که مهم ترین آنها کینگ لوکی می باشد. کینگ لوکی شرور ترین ورژن از لوکی می باشد و مشخص می شود که او تمام مدت سعی داشته لوکی مسیری را پیش بگیرد که در نهایت به ورژن کینگ لوکی تبدیل شود. در پایان این کامیک هم اتفاقاتی در محلی به نام ازگاردیا رخ می دهد که تاحدودی همان ووید در سریال لوکی می باشد. نشانه هایی از این موضوع در سریال هم دیده می شود.
همانطور که کنگ می گوید که او مولتی ورس را کشف کرده و با همکاری با واریانت های خودش پیش رفت می کند همانطور که کینگ لوکی در کامیک سعی می کند تا با سختی دادن به لوکی باعث شود که خودش در آینده قوی تر شود. نظریه دیگری هم برای پایان سریال با توجه به همین کامیک به دست می آید که شاید شخصی که به کنگ تمام اتفاقات را نوشته شده می داده خود لوکی باشد یا ورژنی پیرتر از او می باشد.
در سکانس بعد از آشنایی سیلوی و لوکی با کنگ به TVA برمی گردیم و با موبیوس همراه می شویم که به اتاق روونا رفته و با روونا که در حال خروج از TVA با توجه به اطلاعاتی که میس مینت قبل تر به او داده است رو به رو می شود. در پی آن می فهمیم که B-15 برای پیداکردن مدرک از واریانت بودن همه اعضای TVA با توجه به خودکاری که در قسمت دوم روونا به موبیوس می دهد به Franklin D. Roosevelt High School رفته و متوجه می شویم که او معلمی در این مدرسه بوده است (در مقاله های قبلی به صورت کامل توضیح داده شده است).
دوباره به لوکی و سیلوی و کنگ برمی گردیم که به آنها توضیح می دهد که همه اتفاقات را به صورت نوشته شده دارد که بسیار شبیه به قسمتی از سریال دکتر هو به نام بلینک می باشد. در این میان دوباره به TVA بازمیگردیم، موبیوس و روونا در مورد نابودی یا باقی ماندن TVA با هم بحث می کنند، موبیوس در نهایت نمی تواند روونا را راضی کند چرا که او فکر می کند تنها شخصی که آزادی اراده دارد شخصی است که TVA را به وجود آورده و برای یافتن او از TVA به مکانی نا معلوم می رود. احتمالات زیادی در رابطه با کجا رفتن روونا وجود دارد، برخی می گویند از آنجایی که او معشوقه کنگ در کامیک ها می باشد به شکلی پیش کنگ رفته است، بسیاری نیز حدس می زنند که او به تایم لاینی که لوکی نیز در پایان سریال وارد آن می شود می رود و کنگ را آنجا ملاقات می کند و گروهی نیز می گویند او شخصی است که همه اطلاعات را نوشته شده به کنگ در خواهد داد.
از اینجای داستان شدیدا جذاب شده چرا که “He Who Remains” داستان خود را تعریف می کند. از داستان او متوجه می شویم که او یکی از واریانت های کنگ می باشد (هم بازیگر کنگ می باشد و هم در بین صحبت هایش میگوید که با نام The Conqueror نیز شناخته می شود که لقب اصلی کنگ می باشد). کنگ در دنیای کامیک هم ورژن های مختلفی دارد که بنظر می آید با توجه به پوشش و پیرتر بودن He Who Remains بیشتر نشانه ای از ورژن ایمورتیس آن باشد که در کامیک ها نیز برای TVA کار می کرده اما سپس برعلیه آنها می شود.
ما می فهمیم که جنگ بین تایم لاین ها توسط ورژن های دیگر او اتفاق می افتد و او با استفاده از الایث تمامی تایم لاین ها و واریانت های خود را پاکسازی می کند و تایم لاینی که می شناسیم را ایجاد می کند. او می گوید که دیکتاتورشیپی که در TVA و جهان وجود دارد لازم است تا وارینت های دیگر او جهان را از بین نبرند. او به سیلوی و لوکی دو انتخاب می دهد یا او را می کشند و میلیون ها واریانت او جنگ به راه می اندازند یا اینکه لوکی و سیلوی جای او را می گیرند و TVA را رهبری می کنند. هرچند که در پایان سریال هیچ کدام از این دو اتفاق نمی افتد و برایمان این سوال پیش می آید که چه کسی تمام این اطلاعات را به او می داده است.
او می گوید که میلیون ها تایم لاین را زندگی کرده است و این تنها تایم لاینی است که درست بوده و کار می کند که می تواند اشاره ای به حرف دکتر استرنج در اونجرز باشد که از میان میلیون ها احتمال فقط یکی از آنها باعث موفقیتشان می شد. از اینجا، داستان کمی مود ویلی وانکا به خود می گیرد که کنگ می گوید میلیون ها سال منتظر بوده است تا کسی جای او را بگیرد و در نهایت می فهمیم که خود او هم تا پایان زمان را نمی داند و ادعا می کند که از این لحظه بعد نمی داند که چه اتفاقی خواهد افتاد و سپس تایم تویستر را از دست خود در آورده و انتخاب را برعهده سیلوی و لوکی می گذارد.
سیلوی برای کشتن او بلند می شود، که لوکی جلوی او را می گیرد. لوکی می خواهد که رهبری TVA را برعهده بگیرند و از خطرات پیش رو و واریانت های کنگ جلوگیری کنند در صورتی که سیلوی همه حرف های کنگ را دروغ خوانده و می خواهد که او را کشته و انتقام خود را بگیرد. این دو وارد مبارزه ای می شوند که در نهایت لوکی عشقش را به سیلوی ابراز می کند اما سیلوی به او خیانت کرده و او را به TVA بازمی گرداند تا کنگ را بکشد.
کنگ قبل از مردن به سیلوی می گوید که به زودی او را می بیند که منظور او می تواند هم واریانت های دیگر او باشد یا اینکه شخصی که همه چیز را به صورت نوشته به او می داده است سیلوی و مثل کامیک ها ورژنی پیر تر از او باشد که حوادث را به گونه ای می چیند تا در نهایت سیلوی جوان تر به او تبدیل شود. جا داره اینجا از بازی فوق العاده جاناتان میجرز صحبتی کنم که در تمامی صحنه ها همه چشم ها را به خود خیره می کرد و بی صبرانه منتظر نقش آفرینی او به عنوان کنگ در فیلم انت من می باشم.
در نهایت لوکی که سعی دارد تا شرایط را برای B-15 و موبیوس توضیح دهد متوجه می شود وارد یک تایم لاین دیگر شده که بنظر می آید خود کنگ رهبری TVA را برعهده دارد و برای جنگ آماده می شود. این بسیار پایان هیجان انگیزی برای فصل اول می باشد و میدانیم که فصل دوم نیز در دست ساخت قرار گرفته که بی صبرانه منتظر آن هستیم.
چرا سریال لوکی مهمترین سریال MCU می باشد؟
مهم ترین دلیلی که می توان سریال لوکی را مهمترین سریال MCU نامید بازی با زمان و معرفی کنگ بود چرا که می دانیم در فاز های پیش رو در مارول قرار است بسیار با تایم لاین ها و واریانت ها سر و کله بزنیم. کنگ قرار است ویلن فیلم Ant-Man and the” Wasp: Quantumania” باشد، گفته شده که در “Spider-Man: No Way Home” قرار است چند اسپایدرمن را با هم ببینیم و عنوان فیلم بعدی دکتر استرنج نیز Doctor Strange in the Multiverse of Madness می باشد که همان طور که در لوکی دیدیم به گفته کنگ جنگ بزرگی به پا خواهد شد که با توجه به کامیک ها بنظر می آید که به Secret Wars اشاره دارد که در آن افراد از مولتی ورس سعی بر پیروزی و غلبه به یکدیگر دارند و حتی بعضی ها معتقدند در سریال انیمیشنی مارول یعنی …What If دنیاهای مختلفی که شاید در آینده با آن رو به رو شویم را ببینیم.
فصل دوم سریال و آینده مارول!!!
لوکی دروازه بزرگی به ایده پردازی برای آینده مارول برای طرفداران باز کرد و نشان داد که MCU همچنان بعد از اونجرز آینده درخشانی را در پیش دارد. با توجه به اطلاعاتی که در دسترس قرار گرفته بسیاری معتقدند که آینده مارول با استفاده از کامیک های Secret Wars به شخصیت Doom ختم خواهد شد که کامیک های بسیاری با گروه فنتستیک فور دارد. همان طور که گفته شده مارول فنتستیک فور را ریکست کرده و قرار است که در آینده ای نچندان دور با آنها رو به رو شویم.
خود کنگ به تنهایی شخصیتی است که پتانسیل این را دارد که ویلن اصلی مارول در فاز های پیش رو باشد اما به احتمال زیاد همچون فاز های قبلی که در نهایت همه چیز به تانوس مرتبط شد، در ادامه مارول نیز با توجه به کامیک های Secret Wars که در آن همه چیز توسط کنگ شروع می شود اما بعدا به دکتر دووم ختم می شود ادامه دنیای سینمایی مارول هم در همین مایه ها باشد.
بسیاری معتقدند که با ورود فنتستیک فور امکان پیداشدن سر و کله شخصیت گالاکتوس وجود داشته باشد. اگر فیلم های قدیمی فنتستیک فور را دیده باشید می داند که گالاکتوس با خوردن سیاره ها به زندگی خود ادامه می دهد و این شخصیت نیز همچون دکتر دووم در کامیک ها ارتباطات زیادی با فنتستیک فور و حتی تور دارد.
دیدن واریانت های دیگر کنگ هم دور از ذهن نیست چرا که ورژن های دیگر آن در کامیک ها هر کدام شخصیتی خاص دارند و داستان ها و سرگذشت هایی متفاوت داشته که می توانند تاثیر خود را در مسیر مارول بگذارند. گروهی حتی معتقدند با توجه به اینکه یکی از ورژن های کنگ در کامیک ها در واقع از نوادگان تونی استارک می باشد و شباهت تایم تویستر “He Who Remains” به دستگاهی که تونی در اونجرز برای سفر در زمان درست می کند، او از نوادگان تونی می باشد پس اگر تا به حال این ورژن از کنگ را دیده ایم باید بیشتر از Kang The Conqueror را از مارول انتظار داشته باشیم.
کاملا مشخص است که کوین فاگی ایده های زیاد و جذابی برای آینده مارول دارد و قرار است همچون 15 سال گذشته که مردم را غرق در دنیای سینمایی خود کرده بود در سال های آینده نیز به این کار خود ادامه دهد. سریال های مارول تا به اینجا ایستراگ های فراوانی داشته و حتی فیلم بلک ویدو هم که به تازگی منتشر شده و تا حدودی مربوط به فاز های قبلی مارول می شود نیز با سریال فلکون و وینتر سولجر از لحاظ دیدن شخصیتی که همچنان او را به خوبی نمی شناسیم مشترک بوده یا وانداویژن نیز با اتفاقات خود دنیایی بزرگ به فیلم دکتر استرنج که می دانیم واندا نیز در آن وجود خواهد داشت باز کرد و حالا هم لوکی با اطلاعات و فرضیه های فراوانی که برای ما به جا می گذارد نشان می دهد که فاز های پیش رو مارول بسیار پیچیده تر از قبلی ها بوده و حرف های زیادی برای گفتن دارد.