از ارجاع به فیلم های جیمز باند دیگر دنیل کریگ تا اشاره به اولین فیلم های این فرنچایز، فیلم زمانی برای مردن نیست (No Time To Die) همگی را در خود جای داده و سعی کرده پایانی پر محتوا از فرنچایز 007 را به ما ارائه کند. 15 سال از اولین نقش آفرینی دنیل کریگ در نقش جیمز باند گذشته و حالا این مسیر با فیلم زمانی برای مردن نیست (No Time To Die) به پایانی میرسد و سازندگان سعی کرده اند به خوبی از این پایان استفاده کرده تا این فیلم را در بین برترین فیلم های جیمز باند قرار دهند که کار آسانی نمیباشد.
ایستراگ های کوچک و بزرگی در فیلم زمانی برای مردن نیست دیده میشود، حال برخی از طریق گفت و گو و برخی دیگر از طریق قرار گرفتن اشیاء خاصی به صورت خلاقانه در مکان هایی که به چشم نمیآیند. این ایستراگ ها ادای احترامی به این فرنچایز و تاریخچه دیرینه آن، در کنار خداحافظی با بازی فوق العاده دنیل کریگ در این نقش بوده است. در این مطلب سعی کرده ایم که 10 مورد از این ایستراگ ها را برایتان مطرح کنیم که شاید متوجه آنها نشده باشید، پس با مجله سرگرمیپلیرشاپ مگ همراه باشید!
این مطلب حاوی اسپویل می باشد!
1) سکانس نمادین لوله تفنگ جیمز باند
بی شک این سکانس نمادین ترین سکانس در تاریخ جیمز باند میباشد و بعد سالیان دراز و گذشته چندین دهه از سری فیلم های جیمز باند همچنان در تیتراژ این فیلم ها وجود دارد. این ایستراگ شاید راحت ترین و مشخص ترین در میان موارد دیگر باشد و به احتمال زیاد چشمان تیزبین بسیاری از شما تماشاگران فیلم زمانی برای مردن نیست متوجه آن شده است. این صحنه برخلاف حالت همیشگی خودش در بخشی از فیلم گنجانده شده و میبینیم که جیمز باند در تونلی در حرکت بوده و ناگهان به شخصی شلیک میکند و طراحی تونل باعث میشود که این سکانس بازسازی مدرنی از سکانس نمادین فیلم های جیمز باند باشد.
ایستراگی در یک ایستراگ دیگر!
این سکانس ادای احترامی به این شخصیت محسوب شده و در تیتراژ تمامی فیلم های جیمز باند وجود اما نکته جذاب دیگری در مورد این سکانس و سری فیلم های جیمز باند دنیل کریگ وجود دارد. فیلم زمانی برای مردن نیست (No Time To Die) اولین باری نمیباشد که سکانس لوله تفنگ، در خود فیلم جای داده شده است بلکه اولین فیلم از سری فیلم های دنیل کریگ بود که این کار را انجام داد و این که اولین و آخرین فیلم، از سری فیلم های جیمز باند این بازیگر از این سکانس استفاده کرده اند خود ایستراگی در یک ایستراگ دیگر میباشد!
2) باند در قبر معشوقش مورد حمله قرار میگیرد
ابتدای فیلم زمانی برای مردن نیست (No Time To Die) با تمامیفیلم های دیگر این سری تفاوت دارد و سنت شکنی میکند. توجه کرده اید که تمامی فیلم های جیمز باند با محوریت او در حال انجام یک ماموریت و سکانس های هیجان انگیز آغاز میشود؟ فیلم زمانی برای مردن نیست بدون توجه به این رویه فیلم را با سکانس هایی در مورد مدلین شروع میکند و حتی به جیمز باند توجه نمیکند. این آغاز، فیلم را با فضایی متفاوت تر از گذشته شروع میکند، انگار از همان ابتدا به ما میگوید که مهمترین شخصیت در این قسمت مدلین میباشد، آنقدر مهم که حتی جیمز باند نیز برای او خواهد مرد!
این تنها تفاوت آغازی فیلم زمانی برای مردن نیست (No Time To Die) نمیباشد بلکه حتی پس از آن نیز وقتی با جیمز باند دنیل کریگ همراه میشویم وارد یک ماموریت یا فرار و گریزی محرمانه نمیشویم بلکه با آرامش تمام به زندگی نرمال یک مرد به همراه همسرش میپردازیم که از بودن یا یکدیگر خوشحال هستند. هرچند که مدت زمان زیادی نمیگذرد تا به رویه عادی خود بازمیگردیم.
اشاره به یکی از فیلم های کلاسیک جیمز باند
جیمز باند تصمیم میگیرد قبل از فراموش کردن وسپر برای باری دیگر سر قبر او برود که در پی آن مورد حمله افراد بلوفلد قرار میگیرد. این نه تنها فیلم زمانی برای مردن نیست را از همان ابتدا در مسیری هیجان انگیز هم چون بقیه فیلم های جیمز باند قرار میدهد بلکه ایستراگی به فیلم قدیمی جیمز باند به نام For Your Eyes Only محصول سال 1981 میباشد. در این فیلم نیز جیمز باند در ابتدای فیلم بر سر مقبره همسر فوت شده اش تریسی میرود و مورد حمله افراد بلوفلد قرار میگیرد. با اینکه دو داستان کاملا متفاوت از یکدیگر میباشند اما اینکه این سکانس های ابتدایی فیلم شباهت زیادی به هم دارند نه تنها ایستراگی فوق العاده ایجاد میکند بلکه ادای احترامی به فیلم های کلاسیک جیمز باند میباشد.
3) استفاده از گجت ها در آستون مارتین DB5
جدا از سکانس محبوب جیمز باند که در موردش صجبت کردیم بی تردید آستون مارتین DB5 یکی دیگر از نماد های این شخصیت در طی سالیان دراز آن میباشد. با اینکه این ماشین در فیلم های دیگر دیده میشود اما برای مدت زیادی (حدود 50 سال) بود که از گجت های آن استفاده نشده بود. بلاخره در فیلم جیمز باند اسکای فال بود که شاهد استفاده از آنها بودیم و اینکه دوباره در فیلم زمانی برای مردن نیست (No Time To Die) نیز شاهد استفاده گجت های ماشین بودیم و مجبور نشدیم که 50 سال دیگر صبر کنیم خود بسیار امیدوار کننده بود. جدا از این مسئله فیلم زمانی برای مردن نیست سعی کرده بود تا جای ممکنه در کنار دنیای مدرن و پیرو تکنولوژی امروزی نمایشی از عناصر قدیمی و کلاسیک تر برایمان نمایاش دهد تا با قدردانی از سری های قبلی فیلم های جیمز باند، پایانی برای این سری رقم بزند.
4) دیواری از شخصیت های M در فیلم زمانی برای مردن نیست
با اینکه سری فیلم های جیمز باند دنیل کریگ ریبوتی بر فیلم های جیمز باند میباشد اما ایستراگی در فیلم جای داده شده بود که با اینکه با عقل جور در نمیآید اما ادای احترامیدیگر به فیلم های کلاسیک جیمز باند میباشد. در سکانسی از فیلم زمانی برای مردن نیست (No Time To Die) میتوانیم گرت مالوری (شخصیت M در دو فیلم نهایی جیمز باند دنیل کری) را در کنار تصویری از جودی دنچ (شخصیت M در سه فیلم اول جیمز باند دنیل کریگ) مشاهده کنیم که منطقی بوده و به شکلی تشکری از این بازیگر و نقش آفرینی فوق العاده اش میباشد اما مسئله وقتی جالب میشود که در کنار او تصویر دیگری از رابرت براون مشاهده میشود که نقش آفرینی شخصیت M را در سری فیلم های جیمز باند راجر مور و تیموتی دالتون برعهده داشته است. همانطور که گفتیم بخاطر ریبوت بودن این سری فیلم ها حضور این شخصیت در دنیای سری فیلم های جیمز باند دنیل کریگ غیرممکن بوده اما این اشاره کوتاه به این بازیگر و شخصیت M، اهمیت سازندگان به گنجینه طلایی گذشته جیمز باند را نشان میدهد.
5) بازگشت مجسمه جک بولداگ از اسپکتر در فیلم زمانی برای مردن نیست!
شاید باورتان نشود اما این مجسمه در فیلم جیمز باند اسپکتر نشان دهنده نکته ای مهم در زندگی جیمز باند میباشد. بی تردید همه ما از ارتباط نزدیک و قوی جیمز باند دنیل کریگ با شخصیت M جودی دنچ مطلع هستیم و همین مسئله است که مرگ او را در اسکای فال برای جیمز باند به شدت ناراحت کننده میکند. در فیلم اسپکتر شاهد این موضوع هستیم که جیمز باند همچنان با مرگ M کنار نیامده است و در پی آن مجسمه سگ بولداگی که M روی میز دفتر خود داشت توسط خواسته پس از مرگش به عنوان نمادی برای به خاطر سپرده شدنش به جیمز باند میرسد.
اهمیت این مجسمه در سکانسی است که جیمز باند از آن گذشته و به راه خود ادامه میدهد که به شکلی مطرح کننده حالت روحی او بوده است و نشان میدهد که او بلاخره موفق شده با غم از دست دادن M کنار آمده و به زندگی اش میپردازد. حالا در فیلم زمانی برای مردن نیست (No Time To Die) باری دیگر این مجسمه را مشاهده میکنیم که نشان میدهد جیمز ارزش خاصی برای آن قائل بوده و با اینکه چنیدین سال گذشته است اما همچنان آن را نگه داشته است. با اینکه آن را لحظه ای بیشتر مشاهده نمیکنیم ولی همین سکانس کوتاه و وجود مجسمه، توجه سازندگان فیلم به جزئیات، ارزش قائل شدن جیمز باند و به خاطر داشتن M را نشان میدهد که ایستراگ جذابی دیگر در فیلم ایجاد میکند.
6) استون مارتین V8 Vantage Volante از دوران تیموتی دالتون
بسیاری از طرفداران معتقدند که فیلم زمانی برای مردن نیست (No Time To Die) روشی متفاوت پیش گرفته و همچون دیگر فیلم های جیمز باند نمیباشد که این مسئله کاملا درست نمیباشد زیرا فیلم های تیموتی دالتون از نظر موضوعی با آن شباهت دارند. این آغاز های تاریک تر بر فیلم در دوران فیلم های دالتون نیز به خوبی مشاهده میشود. پس در نتیجه بنظر میرسد سازندگان قصد داشته اند با گذاشتن ایستراگی از این دوران به ما بفهمانند که شباهتی بین جیمز باند های دنیل کریگ و تیموتی دالتون وجود دارد.
در طول فیلم زمانی برای مردن نیست شاهد هستیم که جیمز باند یک استون مارتین V8 Vantage Volante را میراند که همان ماشینی است که جیمز باند تیموتی دالتون از آن در فیلم The Living Daylights محصول سال 1987 استفاده میکرد و از آن سال به بعد در فیلم جیمز باند دیگری به نمایش گذاشته نشده بود. این ایستراگ یادآور زمانی میباشد که فیلم های جیمز باند شباهت زیادی با فیلم های دنیل کریگ دارد.
7) آخرین کلمات باند به مدلین در فیلم زمانی برای مردن نیست همان است که به تریسی گفته شده بود
این ایستراگ اشاره ای به یکی از قدیمیترین و بهترین فیلم های جیمز باند میباشد که در سال 1969 و با نقش آفرینی جورج لازنبی تولید شده است. جیمز باند در این فیلم به تازه عروس خود جمله “ما تمامیوقت در دنیا را داریم” را میگوید اما پس از گذشت مدت زمان کوتاهی در فیلم همسرش کشته میشود. این دقیقا همان جمله ای است که جیمز باند دنیل کریگ در فیلم زمانی برای مردن نیست به مدلین میگوید. این شاید یکی از هوشمندانه ترین ایستراگ های تاریخ جیمز باند باشد چرا که به صورت غیرمستقیم به این اشاره میکند که یکی از آن ها قرار نیست جان سالم به در ببرد.
حال در فیلم زمانی برای مردن نیست (No Time To Die) تفاوتی بزرگ وجود دارد و آن این است که به جای همسر جیمز باند خودش کشته میشود، اتفاقی که در هیچکدام از فیلم های جیمز باند شاهد نبوده ایم! درست است که دفعات زیادی بنظر میآمده که جیمز باند ها مرده اند اما دوباره سر و کله شان پیدا شده و باری دیگر جان میلیون ها نفر را نجات داده اند اما این پایان بندی بر فیلم های جیمز باند دنیل کریگ نوآوری جدیدی بر این سری فیلم ها به شمار میآید.
عنوان فیلم زمانی برای مردن نیست (No Time To Die) ما را گول می زند!
برخلاف بسیاری از دیگر فیلم های جیمز باند که همیشه دلیلی برای زنده ماندن دارد، حال این دلیل کارش بوده یا کسی که دوست میدارد، در این فیلم عملا همه چیز از او گرفته میشود. بلاخره چه دلیلی مهم تر از رسیدن به افرادی که در زندگیمان دوست میداریم وجود دارد و به همین خاطر است که M در عزاداری جیمز این جمله را استفاده میکند “کارکرد صحیح انسان این است که زندگی کند نه اینکه فقط وجود داشته باشد. من روزهایم را در تلاش برای طولانی کردن آنها تلف نمیکنم. من باید از زمانم استفاده کنم”. این جمله از Jack London میباشد که مخترع نویسندگی علمی تخیلی به شمار میآید، این جمله به شکلی هدف اصلی و نوع زندگی یک جیمز باند خوب را نشان میدهد و وقتی که دیگر دلیلی برای زنده ماندن وجود ندارد و مهمتر از آن زنده ماندن او میتواند خطری برای عشق زندگی و دخترش باشد، او تصمیم میگیرد که از جان خود بگذرد.
8) باغ سافین اشاره ای به باغ زهر از رمان ها می باشد
در فیلم زمانی برای مردن نیست (No Time To Die) شاهد هستیم که سافین باغی به نام باغ زهر در خاطر پدرش درست میکند که اشاره ای به فضایی مشابه در رمان های ایان فلمینگ میباشد که این سری بر پایه آن ساخته شده است. در نسخه کتاب “تو فقط دوبار زندگی میکنی (باغ مرگ)” باغ زهر از دارایی های تبهکار به شمار میآید. گیاهان سمیباغ سافین شباهت زیادی به گیاه های کتاب دارد.
9) سپاس گذاری نومی از ایو بخاطر شلیک کردن به جیمز
فیلم زمانی برای مردن نیست (No Time To Die) در عین حال که به گذشته سری فیلم های خود و دیگر جیمز باند ها اشاره دارد، همچنین آمادگی برای آینده و جیمز باند بعدی ایجاد میکند. اینکه نومی به ارتباط ایو با باند اشاره میکند خود ایستراگی به فیلم جیمز باند اسکای فال بوده که در آن در پی ماموریتی ایو مجبور به شلیک در شرایط بدی شده و در نتیجه به جیمز باند شلیک میکند. این اشاره نومی با گفتن جمله “حالا میفهمم که چرا به او شلیک کرده ای صورت میگیرد” که در عین ایستراگ بودن آن شوخی جالبی با تایپ شخصیتی جیمز باند میباشد.
10) لانه صفین ادای احترام به لانه دکتر نو است
فیلم دکتر نو همچون فیلم زمانی برای مردن نیست (No Time To Die) یکی ازبرترین فیلم های حیمزباند به شمار میآید که دلیل اصلی آن عمدتا آنتاگونیست آن میباشد. سافین با اینکه گفته شده شخصیتی کاملا متفاوت از شرور کلاسیک جیمز باند یعنی دکتر نو میباشد اما باز هم بنظر میرسد که سعی کرده تا اشاره و قدردانی از این شخصیت داشته باشد. به این شکل که لانه سافین شباهت فراوانی با لانه دکتر نو دارد که راهی برای تکمیل تاریخ جیمز باند میباشد. در افتتاحیه فیلم زمانی برای مردن نیست نیز سکانس عنوان دارای نقاط رنگی است که تقریبا شباهت زیادی به آغاز فیلم دکتر نو دارد.
سخن آخر
خواستم از پایان این مطلب استفاده کنم تا در کنار تشکر از دنیل کریگ برای نزدیک به دو دهه هیجان خالص و یکی از بهترین سری های فرنچایز جیمز باند تشکر کنم و کمی به خود فیلم زمانی برای مردن نیست (No Time To Die) بپردازم. درست است که فیلم بی نقصی نبود و نکات ریز منفی نیز درمورد آن وجود داشت اما بی تردید کفه خوبی های فیلم بر بدی های آن سنگینی میکرد. فیلم زمانی برای مردن نیست دو ساعت و نیم اکشن در کنار درام همیشگی این سری فیلم ها را به ما ارائه میکند که حتی اگر طرفدار این سری فیلم های جیمز باند نیز نباشید یک بار دیدن آن شما را ناامید نخواهد کرد.
هرچند فیلم زمانی برای مردن نیست به شدت بر پایه قسمت های قبلی و حتی اشاره هایی بر سری فیلم های قبلی جیمز باند ساخته شده و حداقل باید قسمت های قبلی جیمز باند دنیل کریگ را دیده باشید اما با این حال نیز فیلم بسته ای کامل از یک فیلم مستقل را ارائه میکند و این یکی از قدرت نمایی های فیلم زمانی برای مردن نیست میباشد. فیلم برداری های فوق العاده و انتخاب لوکیشن های بی نظیر به جذابیت های فراوان فیلم میافزاید و بیننده را در پایان به خاطر زمانی که گذاشته است راضی میکند.
حتی اگر طرفدار این گونه فیلم های اکشن نباشید طرز ساخت فیلم زمانی برای مردن نیست شما را به خود و خط داستانی اش جذب میکند چه برسد به اینکه از طرفداران پر و پا قرص این مجموعه از فیلم ها و فردی تشنه به اکشن باشید. خود فیلمنامه جیمز باند نیز بخاطر تفاوت هایی که با تمامیفیلم های دیگر این فرنچایز دارد جذابیتی تازه به آن میافزاید و شما را با اولین مرگ واقعی یک جیمز باند رو به رو میکند که بی تردید راه را برای سازندگان سری بعدی جیمز باند به خوبی باز میکند. آیا سری دیگر فیلم ها قرار است ریبوتی بر این فرنچایز باشد یا که شخصیت های قبلی را دوباره خوهیم دید، شاید حتی در آینده ی دور بتوانیم شاهد دختر جیمز باند باشیم که سعی دارد جای پای پدرش را پر کند!