پس از هیاهو های فراوان در دنیای سیستم های پخش، اپل نیز تصمیم گرفت که به رقابت با غول هایی در این عرصه همچون نتفلیکس، آمازون، دیزنی پلاس و… بپردازد. اپل پس از تشکیل Apple TV Plus شروع به تولید پروژه های بزرگ و هنگفتی برای این شبکه کرده است که یکی از این پروژه های با بودجه 15 میلیون دلار برای هر قسمت، سریال See می باشد. در رابطه با سریال See صحبت های متفاوتی وجود دارد از سمتی برخی آن را ایده ای جدید و جذاب می دانند و از سمتی دیگر برخی آن را کلیشه ای آخرزمانی. در ادامه این مطلب با نقد و بررسی سریال See با پلیرشاپ همراه باشید.
داستان سریال See: بینایی ارزشمند!
سریال See در آیندهای دور رخ می دهد که طی آن ویروسی کشنده جمعیت زمین را به کمتر از دو میلیون نفر کاهش داده و تمام بازماندگان بینایی خود را از دست داده اند و نابینایی خود را بهصورت ژنتیکی به فرزندان خود منتقل میکنند. در دنیای عاری از بینایی سریال See، تمدن اولین چیزی است که سقوط میکند و دانش و تکنولوژی درست در پس آن از جامعه ناپدید می شود، انسانها برای زنده ماندن در چنین دنیایی به گذشته خود برگشته چارهای جز سازگار کردن خود با طبعیت جدیدشان ندارند، پس طی قرنها اقدام به ساخت راههای ارتباطی و تعیین قوانین و ارزشهای انسانی جدید میکنند. روزگار خود را بهصورت زندگی قبیلهای گذرانده و از پیشرفت و علم دور می افتند، تا جایی که همچون زمان قرون وسطا به آتش زدن افرادی که ادعای بینایی دارند می کنند و آن ها را جادوگر می نامند.
شخصیت اصلی سریال See، بابا واس، با بازی جیسون موموآ، فرماندهی یکی از قبیلههای باستانی این دنیای جدید است که با زنی به نام ماگرا، با بازی هرا هلمار (Hera Hilmar)، که گذشتهای مبهم و مرموز را بهدنبال خود میکشد، ازدواج کرده و تصمیم دارد فرزندان در راه او را به فرزند خواندگی قبول کند. پدر واقعی بچههای ماگرا، جرلامارل، با بازی جاشوا هنری (Joshua Henry)، نام دارد؛ جرلامارل به لطف جهشی ژنتیکی توانایی بینایی را بهدست آورده و توانسته است بخش اعظمی از دانش گذشتگان را بیاموزد. فرزندان جرلامارل همچون خود او از قوهی بینایی برخوردار هستند و همین مسئله باعث میشود درست مثل پدرشان تحت تعقیب نیروهای دولت محلی سلسلهی کین قرار بگیرند. بابا واس مصمم است از همسر و فرزند خواندههایش تا پای جان محافظت کند، اما برملا شدن برخی اسرار بهطور کلی مسیر زندگی شان را عوض میکند و حالا بابا واس و خانوادهاش ضمن جنگیدن برای زندگیشان، راهی سفری طولانی و خطرناک برای یافتن حقیقت میشوند. این خلاصه ای از اتفاقات فصل اول سریال See می باشد که نامردی نکنیم ایده های جذاب و هیجان انگیزی را با خود به همراه دارد اما مشکل وقتی آغاز می شود که این داستان جذاب با ریتمی کسل کننده و حوصله سر بر برایمان تعریف می شود!
نقات قوت و ضعف: نقد و بررسی نکتهسنجی شده سریال See
ایده اولیه جذاب سریال See توسط استیون نایت (Steven Night) نویسنده و تهیه کننده سریال محبوب پیکی بلایندرز داده می شود اما متاسفانه این ایده ناب که کمتر در سینما و موضوعات آخرزمانی مانند آن را دیده ایم به خوبی به اجرا در نمی آید. اولا اینکه ریتم سریال کسل کننده شده و جاهایی شاید با خود بگویید که فقط سعی در پر شدن زمان سریال شده و از طرف دیگر بعضی اوقات زمان همچون باد در سریال See می گذرد و مشاهده می کنید که ناگهان یک دهه را بدون پاسخ دادن به سوال های بیننده پشت سر می گذارد یا مثلا در قسمت سوم وقتی بلاخره پس زمینه ای از شخصیت اصلی سریال See یعنی باباواس می بینیم این قسمت به کلی به او اختصاص می گیرد و ناگهان پس از دو قسمتی که مشاهده کرده اید شما را به یک سینمایی کوتاه می برد. سپس در قسمت های نهایی می بینیم که ریتم سریال دوباره تند شده و اطلاعاتی که با آن رو به رو می شویم به علت شخصیت پردازی که در پی این تند شدن ریتم به آن پرداخته نمی شود برایمان مبهم می باشد و با رفتار کاراکتر ها ارتباط لازم را برخورد نمی کنیم، همه این ها ناموزونی را در طی سریال See ایجاد می کند که برای یک سریال 8 قسمته لطمه بزرگی به حساب می آید.
از موارد دیگر که در ابتدا قسمت اول سریال See می توانید به خوبی ببینید روش ها و راه حل هایی پیرامون نابیناییشان برای گذراندن زندگی می باشد مثلا در قسمت اول سریال See شاهد این هستیم که مردم قبیلهی آلکانی برای جابهجایی در دهکدهی خود از طنابهایی استفاده میکنند که در فضای بین خانهها نصب شده است، افراد با صداسازی و تولید آواهای خاص مکان خود را به یکدیگر نشان میدهند و با هم ارتباط برقرار میکنند، مبارزان در میدان نبرد با استفاده از عصا و شلاقهایی بلند یا با تکان دادن سلاحشان مسیر را پیدا میکنند که از نکات مثبت سریال see محسوب می شوند اما مشکل اینجاست که پس از یک قسمت تقریبا ناپدید می شوند تا جایی که گاهی اوقات حس نابینایی را در میان شخصیت ها نمی توانید حس کنید. در طی سریال See افرادی با حسهای قوی وجود داشتند که میتوانستند مثل شخصیتهای «سایه» به یکی از قطبهای داستان بدل شوند و با قابلیتهای خاصشان در نبردها و روند داستانی نقشی پررنگ داشته باشند و سریال See را برای بیننده جذاب تر کنند اما بعد از اولین نبرد بزرگ سریال See دیگر خبری از آنها نمی شود. هرچند که شاید این یک نکته مثبت باشد چون تاجایی که مشاهده شده سریال See شخصیت پردازی های ضعیفی دارد که بزرگترین لطمه را به سریال می زند.
بیننده به خاطر شخصیت پردازی ضعیف سوال هایی برایش پیش می آید که متاسفانه در طی سریال هم به پاسخ آن ها دست پیدا نمی کند و متاسفانه وقتی هم که به شخصیتی پرداخته می شود از حد گذرانده و همچون قسمت سوم و داستان باباواس می شود. دو شخصیت هانیوا و کوفون هم به نظر می آمد نقش بزرگتری در سریال See داشته باشند به هر حال برای عمده مدت زمان سریال آن ها تنها افراد خاص و دارای توانای دیدن ما بودند اما بیشتر از این که کمک کنند باشند نقش کور هایی را بازی می کردند که با ایجاد خطر سیر داستان را به جلو می بردند. از طرفی دیگر بی شک شخصیت جرلامارل که جذاب ترین و اسرار آمیز ترین شخصیت سریال به شمار می آمد برای همه ما همجون علامت سوالی از اول سریال بوده است و امیدوار بودیم که با جلو رفتن درسریال به پاسخ هایی در باره او برسیم. متاسفانه ریتم بد سریال See گریبان گیر این شخصیت نیز می شود، این گونه که در طی 2 قسمت پایانی با او آشنا شده و یکباره شخصیتی که همچون نجات دهنده ای برای دنیا می دیدم، فردی که قرار بود دنیایی جدید و پیرفته را بسازد ناگهان دیکتاتوری آدم کش از آب در می آید که برای رسیدن به اهدافش از هیچ کاری دریغ نمی کند حتی فدای جان بچه های خودش!
نقد و بررسی سریال See: “جیسون ماموآ” فوق العاده بوده است، اما داستان شخصیت اصلی چنگی به دل نمیزند!
شاید اگر از گذشته و اتفاقاتی که برای او افتاده خبر داشتیم و مدتی را با این شخصیت گذرانده بودیم او را درک می کردیم و شاید حتی با او هم نظر می شدیم اما متاسفانه که این فرصت توسط فیلمنامه نویس به ما داده نشد. سرنوشت جرلامارل تنها نیست و سقوط و نابودی شهر پایان نیز در همین چاه می افتد. اگر ما ذره ای با شخصیت مردم این شهر آشنا بودیم یا ارتباط عاطفی کوتاهی حتی در حد یک سکانس با آنها داشتیم یا حداقل اعتراضات آن ها را دیده بودیم، می توانستیم با این نسل کشی بزرگ در سریال See ارتباط بهتری برقرار کنیم در صورتی که در پایان این اتفاق که باید هیجان و شوکی را به بینندگان وارد می کرد اصلا موفق نبود.
با تمام مشکلاتی که مطرح شد از جلوه های بصری سریال نمی توان گذشت، لوکیشن هایی بسیار زیبا که حس دور بودن از ماشین آلات و بازگشت انسان به قبیله نشینی خود را به خوبی برای ما تداعی می کند. زیبایی هایی که حیف شخصیت های سریال نمی توانند از آن بهره ببرند.
کلام آخر: برداشت نهایی از سریال See با هنرنمایی جیسون ماموآ
در کل سریال با تمام نقاط ضعف خودش توانسته با ایده کمیابی که دارد راه خود را جلوبرده و بینندگان را جذب خود کند، هرچند برای سریالی که سازندگان آن، آن را با Game Of Thrones مقایسه می کنند اصلا از کیفیت بالای لازم برخورددار نمی باشد به هر حال GOT با تمام ضرباتی که از فصل هشتم خود خورده است به هر حال یکی از سریال های برتر در سبک خود به شمار می آید و سریال See به هیچ وجه نمی تواند با آن برابری کند. امیدوارم که در فصل دوم سریال See با ورود شخصیت های جدید از اشتباهات پیشین خود خودداری کرده و به ما فرصت دهند تا با شخصیت ها آشنا شویم و خو بگیریم. بی صبرانه منتظر این هستیم تا به یک سری از سوال های مهم که در فصل اول به سادگی بی پاسخ ماند جواب داده شود و جو دنیایی عاری از بینایی را همچون قسمت اول سریال با قدرت بیشتری به نمایش بگذارند.