خانه‌ی کاغذی (La Casa de Papel) مجموعه تلویزیونی سبک جنایی و سرقت اسپانیایی است که به کارگردانی آلکس پینا ساخته شده. سریال Money Heist ابتدا در 15 قسمت و برای پخش در شبکه تلویزیونی آنتنا در سال 2017 در نظر گرفته شد. سپس نتفلیکس در سال 2019 حق پخش آن را خریداری کرد. و با سرمایه گذاری بر روی آن، این سریال را تا دو فصل دیگر ادامه داد. در انتشار اولین قسمت این سریال از طریق تلویزیون، مخاطبان زیادی را جذب کرد. ولی هر چه بیشتر میگذشت، استقبال از این سریال خیلی کم شد و عوامل ساخت فیلم نیز از ادامه‌ی تولید این سریال نا امید بودند.
نتفلیکس، معجزه‌ای برای سریال Money Heist
وقتی که استریم نتفلیکس حق پخش این سریال را خریداری کرد، مانند معجزه‌ای بینندگان این سریال بسیار زیاد شد. همچنین ساخت فصل 3 و4 سریال هم بی تاثیر بر محبوبیت این سریال نبود. و در آستانه‌ی کنسل شدن قرار داشت.
نام اصلی این سریال La Case de Papel که به معنای خانه کاغذی است. نت فلیکس دلیل ناگذاری این سریال را به Money Heist، جلو گیری از شباهت آن به سریال House of Cards عنوان کرده.
این سریال در مادرید اسپانیا فیلم برداری شده و بخش قابل توجهی از فصل 3 و 4 آن در پاناما، تایلند و ایتالیا برداشت شده.
روایت سریال Money Heist ، در زمان واقعی ولی با پرش های متداول بین زمان های مختلف و فلش بک های بسیار جالبی همراه است. پیچیدگی های این سریال بسیار خوب و تمیز کنار هم چیده شده و به خوبی مخاطب خود را جذب میکند. البته این سریال هم مانند سریال های دیگر مشکلات و نقطه ظعف هایی در داستان خود داشته.
این سریال با روایت یک زن”توکیو” شروع میشود و در ادامه هویت قدرتمند اسپانیایی، ژانر سرقت را پیش میگیرد. همچنین در بسیاری از صحنه ها شاهد درام های عاطفی در مرکز جرم و جنایت بودیم؛ همین تناقض ها باعث جذابیت بیشتر برای بینندگان میشود.
سالوادور دالی، نماد جدید اعتراضات ضد فاشیستی
این سریال در سال 2018 به پربیننده ترین سریال غیر اینگلیسی زبان استریم نت فلیکس تبدیل شد. و این محبوبیت در تمام کشور ها مانند شرق اروپا و مدیترانه، کشور عای شرق آسیا و مهم‌تر از همه کشور های خاورمیانه، اوج گرفت. بخاطر هویت ضد فشیستی و آزادی خواهی سریال Money Heist ، از نماد های این شخصیت ها، لباس هایشان، ماسک” ساوادور دالی” و … در اعتراضات واقعی کشور های زیادی مورد استفاده قرار گرفته. این سریال جوایز مختلفی از جمله بهترین سریال‌های درام را در ۴۶مین دوره جوایز بین‌المللی امی. و همچنین تحسین منتقدان برای طرح پیچیده آن، درام‌های بین فردی، کارگردانی و تلاش برای نوآوری تلویزیون اسپانیا دریافت کرد.
ادامه این مقاله برای کسانی که این سریال را دیده اند نوشته شده و حاوی اسپویل های فراوانی است.
داستان سریال خانه کاغذی ، داستان یک سرقت حرفه‌ای توسط یک گروه از سارقان و با مدیریت شخصیت پرفسور را روایت میکند. پرفسور که مغز متفکر این گروه است، نقشه‌ی سرقت بزرگ از ضراب خانه‌ی ملی اسپانیا، چندین سال است که در ذهن خود میپروراند. و او بسیار تلاش کرده تا این نقشه یک نقشه بدون نقص باشد.
هر یک از سارقان دلایل شخصی خودشان را برای همراه شدن با پروفسور دارد.
اعضای این گروه برای فاش نشدن هویتشان و به دستور پرفسور، نام یکی از پایتخت های مختلف دنیا را انتخاب میکنند. نام‌هایی چون مسکو، برلین، توکیو، نایروبی، دنور، اسلو،ریو و هلسینکی.
پروفسور، همیشه یک قدم جلوتر از همه
همان طور که گفته شد، در اولین سکانس هاس سریال توکیو را دنبال میکنیم و با روایت او وارو داستان میشویم. داستانی که در آن با پروفسور آشنا میشود و با یک تیم حرفه‌ای وارد ضرابخانه پول میشوند.
در دو فصل اول این سریال دو نفر از این تیم کشته میشنود و نقشه ها درست میش نمیرود. ولی پرو فسور با استفاده از هوش خود و همچنین آشنایی و ابراز علاقه به بازرس این سرقت در خارج از ضرابخانه، به تیم خود کمک شایانی میکند. و در نهایت میتوانند پول هایی را که چاپ کرده‌اند را کاملا سالم خارج کنند و به زندگی مورد علاقه خود برسند.
در طول فیلم میبینیم که وقتی افراد گروه به مشکلی میخورند، پروفسور این مشکل را قبلا پیش بینی کرده. و به آنها راه حل آنرا داده که ما این اتفاق را با فلش بک های بسیار هوشمند و به جا مشاهده میکنیم.
در ابتدای فصل سوم سریال Money Heist مشاهده میکنیم که افراد گروه در مکان های مختلفی در حال زندگی هستند. و با هویت های پنهان، پول های خودرا خرج میکنند. در اولین قسمت میبینیم که توکیو و ریو در یک جزیره کوچک همراه افراد محلی زندگی میکنند. و توکیو تصمیم گرفته که به روال تکراری زندگی خود پایان دهد. اما این اشتباه، بهای سنگینی برایش خواهد داشت.
بعد از خروج توکیو از جزیره، طی تماسی که با ریو بر قرار میکند. پلیس رد هر دوی آنها را میگیرد و ریو را دسگیر میکند. بعد از تماس توکیو با پروفسور متوجه میشوند که ریو به بازداشت گاه منتقل نشده و در حال شکنجه است.اینجا بود که پروفسور از این فرصت استفاده کرد و نقشه‌ی دسبرد به بانک ملی اسپانیا را استارت زد.
علیرغم فوق العاده بودن داستان و سناریو سریال، این سناریو از قبل نوشته و آماده نشده است
شاید شوکه کننده ترین نکته ای که در مستند Money Heist: The Phenomenon در مورد این سریال فاش شد مربوط به پیچیده بودن نقشه های متعدد فرار آن باشد. سناریوهای سریال از قبل نوشته و آماده نشده و همزمان با فیلمبرداری نوشته می شوند. این رویه بدین دلیل اتخاذ شده که نویسندگان بهتر بتوانند مسیر درست و مناسب را انتخاب کرده و خود را با مسیر و پیشرفت سریال هماهنگ تر کنند. از این رو اگر یک بازیگر یا کارگردان به ایده ای قابل توجه دست یابد، سریال می تواند به سرعت تغییر یافته و به مسیر جدیدی برود. برای مثال در بخش سوم فصل دوم یک فلش بک وجود دارد. و در آن شخصیت پروفسور (آلوارو مورته) شیوه انجام جراحی در مواقع اضطراری را به شاگردان خود می آموزد.
وقتی که از یک خوک مرده برای انجام آزمایش استفاده می کند، مارسی (لوکا پروس)، همان آدمکش نترس به سرعت از انجام این کار خودداری می کند. در ادامه مشخص می شود که اگر چه وی اهمیت زیادی برای جان انسان ها قائل نیست اما یک فعال حقوق حیوانات است. این موضوع در ابتدا طوری طراحی شده بود که از جدیت این سکانس پرتنش و خشن بکاهد. اما با پیشرفت داستان، نویسندگان از آن به عنوان ابزاری برای رشد غیرمنتظره شخصیت مذکور استفاده کردند. علاقه مارسی به حیوانات، به ویژه سگ پیرش، به یک عنصر انسانی در شخصیت او تبدیل شد که به مارسی اجازه می داد با پروفسور داغدار همدردی کند.
در بخش های سوم و چهارم سریال Money Heist ورود به بانک مرکزی اسپانیا بسیار واقعی است
از ورود به یک گاوصندوق پر شده از آب تا گروگانگیری، نفوذ تیم سارقان سریال به بانک مرکزی اسپانیا تنها برای دوربین ها صورت نگرفت. تیم پشت دوربین نیز برای واقعی جلوه دادن سرقت، تا جایی که ممکن بود تحقیقات انجام داد. این تحقیقات شامل استخدام یک مهندس دریایی برای کمک در طراحی اتاق پذیرش بانک و همچنین چندین متخصص فلزات برای پیدا کردن ساده ترین راه به منظور ذوب کردن طلا و خارج کردن آن از بانک بود.
Money Heist پربیننده ترین سریال یا فیلم سرویس نتفلیکس در 6 کشور است..!!
بر اساس فیلم مستندی که در مورد Money Heist و با عنوان Money Heist: The Phenomenon ساخته شده، این سریال پربیننده ترین محتوای سرویس نتفلیکس در کشورهای فرانسه، ایتالیا، آرژانتین، برزیل و پرتغال است. این سریال همچنین طرفداران وفادار بسیاری در شمال آفریفا، خاورمیانه و ترکیه دارد.
با توجه به اتفاقاتی که در فصول 3 و 4 رخ داد، سوال هایی وجود دارد که در فصل 5 باید به آنها جواب داده شود.
آیا ریو و توکیو دوباره به هم برمی‌گردند؟
شروع یک سرقت جدید و به پا کردن همچین ماجرایی، در مرحله اول بخاطر نجات ریو بود. بعد از تلاش های زیاد پروفسور و توکیو که معشوقه‌ی ریو بود، ریو توانست وارد بانک شود. ولی بعد از صحبت هایی که با هم داشتند، تصمیم گرفتند که دیگر باهم ارتباط عاشقا‌نه ای نداشتع باشند. بر خلاف میل توکیو.
اما توکیو و ریو در پایان فصل 4 یکدیگر را به گرمی در آغوش کشیدند. آیا این نشان دهنده این است که در فصل ۵ رابطشان را از نو آغاز خواهند؟
آیا بازرس آلیشیا به پروفسور می‌پیوندد؟
در آخرین صحنه‌های فصل 4 سریال Money Heist دیدیم که بازرس آلیشا، بعد از اعترافات خود علیه پلیس و نظام و … در یک مصاحبه علنی، مورد تعقیب پلیس قرار میگیرد. واز طرفی با نفوذ و قدرت خود به دنبال پرفسور میگردد.
و در آخرین سکانس این سریال هم مشاهده کردیم که مخفی گاه پروفسور رل پیدا کرده. و تفنگ خود را به سمتش نشانه رفته.
آیا برای درخاست کمک به سمت پروفسور آمده؟ یا میخاهد انتقام این داستان را بگیرد؟
شاید میخاهد با کشتن و تحویل دادن پروفسور، از دولت درخواست عفو کند. اما به هر حال اکنون حسابی گیر افتاده و احتمال میرود که با پروفسور همکاری خواهد کرد. در فصول گذشته دیدیم که هیچ چیز بر اثاث حدس و گمان های ما میش نرفت. حال نمیتوان مطمعن بود چنین اتفاقی می‌افتد یا خیر.
آیا دوباره نایروبی را ملاقات خواهیم کرد؟
در پایان فصل 2 شاهد از دست دادن برلین بودیم. رئیس گروه و برادر پروفسور. ولی باز هم برلین را در فصل 3 و 4 در فلش بک هایی که مربوط به زمان چیدن این نقشه بود، مشاهده کردیم.
حال در فصل 4 نایروبی را از دست دادیم. ممکن است فلش بک هایی از نایروبی در فصل 4 مشاهده میکنیم.
چرا اعضای تیم با همان هلیکوپتر تصمیم به فرار نگرفتند؟
یکی از سوالات اساسی طرفداران سریال خانه کاغذی این است که چرا وقتی هلیکوپتر برای رساندن راکل به داخل بانک آمده بود، اعضای تیم فرار نکردند؟ فرصت نداشتند؟ با مرگ نایروبی و داشتن گاندیا به عنوان گروگان، پروفسور یک هلیکوپتر ارتشی برای فریب پلیس‌ها داشت. اما اگر خوب فکر کنیم این سوال پیش می‌آید که چرا این نقشه زمانی که گروه آماده نبود اجرا شد؟ از این تیم بعید است، نه؟
آیا پروفسور واقعا عاشق راکل است؟
آیا همه این اتفاقات نقشه پروفسور است؟ او باهوش، حسابگر، انتقام‌جو و پر از حیله و فریب است. در طول فصل ۳، او بارها این موضوع را که از راکل جهت رسیدن به خواسته‌هایش استفاده میکند را انکار کرده‌است. از نظر راکل او مرد رویاهایش و عشق حقیقی را پیدا کرده. اما گاهی پروفسور مانند دیوانه‌ای عمل میکند که حاضر است هرکاری را برای رسیدن به خواسته‌هایش انجام دهد.او بعد از انجام کار اشتباه و گفتن حرفی که نباید زده شود عذرخواهی میکند اما دوباره آن را تکرار میکند. آیا باید اینگونه فکر کنیم که پرفسور قصه ما واقعا عاشق راکل است؟
آیا دنور و مونیکا مشکلاتشان را حل میکنند؟
در ابتدای شروع نقشه و شروع سرقت، دنور و مانیکا به مشکل خوردند. دنور از ابتدا دلش نمی‌خواست مونیکا درگیر این سرقت شود اما خود او برای انجام این کار مصمم بود.
حال باید ببینیم با تنشی که بین این دو شخصیت پیش آمده، عاقبت رابطشان چه میشود؟ قطعا در فصل 5 به این پرسش، پاسخ داده خواهد شد.
چرا طلاهارا به گلوله های کوچکی تبدیل کردند؟
چرا تیم پروفسور طلا هارا به گلوله های کوچک تبدیل کردند؟ چرا نایروبی حتی با کوچک ترین تغییر در اندازه گوله ها واکنش نشان داد. و گفت که فشار هوا دا در دستگاه های ذوب بیشتر کنند؟
شاید از طریق لوله‌ای نازک طلا هارا منتقل میکنند. به چه روشی میتوان آنهارا خارج کرد که با شمش طلا نمیتوان؟ هر احتمالی وجود دارد. اتفاقات زیادی در فصل 5 انتظار مارا میکشند. باید به سوالات زیادی پاسخ داده شود.
برای اطلاع از به روز ترین اخبار فیلم وسریال مجله فناوری و سرگرمی پلیرشاپ مگ را دنبال کنید.