فیبی بوفی: 10 فکت ناراحت کننده از زندگی این شخصیت سریال فرندز

فیبی بوفی: 10 فکت ناراحت کننده از زندگی این شخصیت سریال فرندز

فیبی بوفی یکی از عجیب ترین اما در عین حال جذاب ترین شخصیت های سریال فرندز را داشته و همین شخصیت عجیب او باعث شده که طرفداران زیادی برای خودش در طی 10 فصل این سریال پیدا کند. این رفتار های عجیب او از وضعیت به هم ریخته خانوادگی اش، زندگی در خیابان، انتخاب های مد تا انتخاب های عاشقانه اش نشات می‌گیرد. در طول ده فصل سریال فرندز بی شک زندگی فیبی بوفی در معرض تغییرات غیر منتظره ای بوده است و اگرچه او ذهنیت بسیار مثبتی دارد و همیشه به جنبه های روشن زندگی توجه می‌کند اما او می‌تواند کاندیدای افسرده ترین کاراکتر در میان شخصیت های سریال فرندز باشد. در این مطلب 10 تا از غم انگیز ترین اتفاقات زندگی فیبی بوفی را مطرح کرده‌ایم که باعث می شود به حال این شخصیت دوست داشتنی افسوس بخورید، با مجله سرگرمی پلیرشاپ مگ همراه باشید!   

فرار کردن پدرش در کودکی

جویی تریبیانی و فیبی بوفی در سریال فرندز

بی شک یکی از غم انگیز ترین داستان های زندگی فیبی بوفی رها شدنش توسط پدرش می‌باشد. این گذاشتن و رفتن پدرش نه تنها باعث می‌شود که او بی پدر بزرگ شود بلکه مرگ مادر او را نیز در پیش دارد که هزاران برابر این موضوع را ناراحت کننده می‌کند. در فصل سوم سریال فرندز شاهد آشنایی فیبی بوفی با مادر بیولوژیکی اش هستیم که همه چیز را برای او تعریف می‌کند، این که او دو قلو هایش را در اختیار زوج بوفی قرار می دهد اما فرنک کمی بعد فرار کرده و لیلی بوفی را با دو فرزند رها می‌کند. این پایان ماجرا نیست، چرا که بعد تر در سریال متوجه می‌شویم که فرانک دوباره تشکیل خانواده داده و باری دیگر زن و فرزندش را ترک می‌کند!

هرچند از آن جایی که فیبی به شدت به دنبال خانواده ای برای خود بود، بسیار عجیب بود که رابطه فیبی بوفی با مادرش بیولوژیکی اش به جایی نرسید اما این ضعف در فیلمنامه نویسی سریال نیز از درد این مسئله کم نمی‌کند که او بخاطر مشکلات خانوادگی اش زندگی سختی را پشت سر می‌گذارد. او حتی با تنها خانواده ای که برایش باقی می‌ماند یعنی خواهرش (اورسلا) نیز رابطه خوبی ندارد که در نتیجه او بسیاری از اوقات به تنهایی با مشکلاتش سر و کله زده و حتی در خیابان بزرگ می‌شود.

خودکشی مادرش

فیبی بوفی به همراه مادر بیولوژیکی اش در سریال فرندز
فیبی بوفی به همراه مادر بیولوژیکی اش

فیبی بوفی برای بازه طولانی از زندگی اش فکر می‌کند که لیلی بوفی مادر بیولوژیکی اش می‌باشد که زن پیچیده ای بود. وقتی که فیبی و اورسلا حدودا 14 ساله بودند شوهر دوم لیلی به زندان رفته که در نتیجه باعث می‌شود باری دیگر دست تنها در بزرگ کردن فرزندانش شود. هرچند که جزئیات زیادی در رابطه با خودکشی او در سریال به وضوح مطرح نمی‌شود اما نمی‌توان این موضوع را دریغ کرد که این حادثه یکی از بزرگترین و غمناک ترین اتفاقات زندگی فیبی بوفی می‌باشد. این اتفاق است که به زندگی او در خیابان ها می‌انجامد و باعث می‌شود که برای موفقیت و ساختن زندگی برای خودش چه کار ها که نکند.

این موضوع فیبی بوفی را خود ساخته ترین شخصیت سریال فرندز می‌کند!

ساختن یک زندگی بدون پشتیوانه کار آسانی نمی‌باشد، این پشتیوانه اصولا پدر و مادر هستند که بخاطر عشق به فرزندانشان و برای موفقیت آنها هر کمکی می‌کنند اما متاسفانه فیبی بوفی هر دو را از دست داده و حتی آشنا یا دوستی ندارد که به او کمک کند. همین قضیه اولا فیبی را به مستقل و خود ساخته ترین شخصیت سریال فرندز تبدیل می‌کند که امتیازی مثبت و خوب برای این شخصیت به حساب می‌آید ولی به هر حال این داستان بسیار غم انگیز بوده و با اینکه در نهایت به شادی فیبی بوفی و دوستی اش با این گروه فوق العاده می‌انجامد، نمی‌توان این راه سخت و پر از پستی و بلندی را که فیبی پشت سر می‌گذارد را انکار کرد.

او بی خانمان بود

فیبی بوفی در حال نواختن گیتار در سریال فرندز
زندگی سخت فیبی را می‌توان در خاطراتش به خوبی حس کرد

پس از به زندان رفتن ناپدری و خودکشی مادرشان فیبی و اورسلا به حال خود رها می‌شوند. اگرچه که ما نمی‌دانیم چگونه راه این دو خواهر از هم جدا می‌شود اما می‌دانیم که فیبی بوفی در نهایت مجبور به زندگی کردن در خیابان می‌شود که در نتیجه آن یاد می‌گیرد چگونه از خود دفاع کرده و روزمرگی اش را بگذراند. شاید بتوان گفت تنها پوینت مثبت این قضیه ربط پیدا کردن او به راس می‌باشد. در اپیزودی از سریال فرندز متوجه می‌شویم که فیبی بوفی از اینکه با هیچ کدام از دوستان از گذشته ارتباطی نداشته است ناراجت است. در ادامه این اپیزود متوجه می‌شویم که فیبی در جوانی از راس زورگیری کرده و این موضوع او را خوشحال می‌کند که گذشته ای با راس داشته است، هرچند که این خاطره چندان برای راس خوشایند نمی‌باشد.

در طول سریال فرندز نیز بیشتر خاطرات خوبی در مورد بی خانمانی فیبی بوفی می‌شنویم اما این فصل از زندگی او قطعا سخت ترین و ناراحت کننده ترین آن می‌باشد. او که در اواسط نوجوانی اش بوده است خانواده اش را از دست داده و مجبور به زندگی در خیابان ها می‌شود، این زندگی ایده آل هیچ جوانی نمی‌باشد و این که وی موفق شده با تمامی این اوصاف خود را بالا بکشد و به شرایط اجتماعی خوبی دست پیداکند نشانه سخت کوشی فیبی می‌باشد.

فیبی بوفی هرگز به دبیرستان نرفت

ریچل گرین و  فیبی بوفی در سریال فرندز
ریچل گرین و فیبی بوفی

فیبی بوفی در پی بی خانمان شدنش مجبور به زندگی در خیابان ها شد و در نتیجه شانس این را نداشت که مسیر یک نوجوان عادی را طی کند. او به همین خاطر نتوانست به دبیرستان برود و با وجود اینکه شخصیتی بسیار باهوش است اما درس های او از زندگی گرفته شده است و نه از کلاس های درس!
در قسمت “The One Where Joey Speaks French”، او فاش می کند که همیشه آرزوی رفتن به دبیرستان را داشته و به همراه تعدادی از دوستانش پشت زباله‌دانی برای یادگیری زبان فرانسه  که آن را روان صحبت می‌کند جمع می‌شدند. این علاقه فیبی بوفی به دبیرستان و داستان ها و حواشی های آن و مهم تر از آن پیدا کردن دوستانی برای خودش در پی آن این که هیچ وقت نتوانست همچین کاری کند این موضوع را چندین برابر ناراحت کننده می‌کند. شاید که این موارد در نظر ما غیرمنقی باشد یا حتی ساده بنظر بیابد اما اگر خود را جای فیبی بوفی و شرایط زندگی او قرار دهیم به خوبی می‌توانیم به این پی ببریم که این حوادث تا چه حد غم انگیز است.

خواهر دوقلوی بدجنس او

فیبی بوفی و اورسلا در سریال فرندز
فیبی در کنار اورسلا

پس از رفتن پدرش، دستگیری ناپدری اش و مرگ مادرش فیبی بوفی از دار دنیا فقط خواهر دوقلویش را داشت تا درد زندگی اش را با آن شریک شود . با این حال اورسلا علاقه ای به برقراری رابطه با او ندارد حتی وقتی چندین بار در طی سریال فرندز فیبی با خواهرش وارد ارتباط می‌شود اورسلا همیشه به او یادآوری می‌کند که از ارتباط با او استقبال نمی‌کند. این مسئله که نه تنها آخرین عضو خانواده ات بلکه خواهر دو قلوی خودت نمی‌خواهد با تو در ارتباط باشد موضوع دردناکی بوده که فیبی بوفی باید کل زندگی اش آن را تحمل می‌کرده است.

اورسلا شخصیتی نه چندان دوست داشتنی

هرجند که بعد از آشنایی با اورسلا متوجه می‌شویم او شخصیتی دوست داشتنی نداشته بلکه از آنگونه افراد می‌باشد که تا جای ممکن می‌خواهی از آن ها دور بمانی و اینکه فیبی بوفی با داشتن دوستانی همچون مانیکا، ریچل، چندلر، راس و جویی نیازی به اورسلا ندارد اما باز هم وجود او در دوران نوجوانیش و کمک کردنشان به یکدیگر می‌توانست امتیازی خوب و کمک کننده ای در زندگیشان برای این دو نفر باشد.

او یک سال از زندگی خود را از دست داد

فیبی بوفی در سریال فرندز

در قسمت “The One Where They All Turn Thirty” از فصل هفتم سریال فرندز فیبی بوفی به خانه خواهرش اورسلا می‌رود تا تولد سی سالگیشان را به او تبریک بگوید. او در پی رو به رویی با اورسلا متوجه می‌شود که آنها سی یک سالشان بوده و اورسلا شناسنامه شان را پس از مرگ مادرشان دریافت کرده است. فیبی بوفی که در خواست شناسنامه اش را از اورسلا می‌کند می‌فهمد که اورسلا آن را به یک فراری سوئدی فروخته است. این روزی است که فیبی متوجه می شود یک سال از زندگی و شانس اینکه نام میانی اش را بفهمد از دست داده است. این که هویت او این گونه به فروش رسیده است شاید برای فیبی بوفی که در بیشتر زندگی اش هویتی نداشته آنچنان مهم نباشد اما این مسئله در کنار اینکه متوجه می‌شود یک سال از زندگی اش را بدون اینکه بداند از دست داده است واقعیتی غمگین کننده در زندگی فیبی می‌باشد.

به پدرش در مورد مرگ لیلی (مادرش) می گوید

فیبی و فرانک بوفی در سریال فرندز
فیبی و فرانک بوفی در یک قاب

برای مدتی طولانی تنها عضو خانواده فیبی مادربزرگش فرانسیس می‌باشد اما او نیز در قسمت سیزدهم فصل پنج سریال فرندز یعنی “The One With Joey’s Bag” فوت می‌شود. در مراسم تشیع جنازه او فیبی بوفی با پدرش یعنی فرانک وافی رو به رو می‌شود که سعی دارد پیامی به مادر فیبی برساند. هرچند او از سوالات فیبی استرس زده شده و فرار می‌کند. سپس او و فیبی بوفی در سنترال پرک مکالمه ای با یکدیگر دارند و فیبی متوجه می‌شود که پدرش از مرگ مادرش خبر نداشته و به دنبال او می‌گردد تا از با او صحبت کند.

مکالمه از اینجا به بعد پر احساس می‌شود چراکه فیبی بوفی باید داستان زندگی خودش را برای پدری که او را تنها گذاشته و فرار کرده است تعریف کند. این مسئله باعث می‌شود که او با تعریف کردن تمامی حوادث باری دیگر این ضربه ها را حس کند و در نهایت نیز با اینکه انتظار می رفت این پایان خوشی برای خانواده فیبی باشد و بلاخره او و پدرش به یکدیگر برسند اما متاسفانه این اتفاق نمی‌افتد چرا که فرانک حتی خانواده جدید خودش را نیز ترک کرده و دوباره فرار می‌کند.

صحبت کردن فیبی بوفی در مورد گذشته دردناکش و اینکه مجبور است حوادث را به گونه ای تعریف کند که انگار برای خودش اتفاق نیفتاده است تا پدرش را فراری ندهد سکانس های غم انگیزی را ایجاد می‌کند که قلب تمامی طرفداران سریال فرندز را به درد می‌آورد. با اینکه این سکانس می‌توانست بدتر از آنچه دیدیم پیش برود و فیبی با پدرش کاملا به شکلی دیگر رفتار کند که به او حق هم می‌دهیم اما این رفتار از شخصیت فیبی به دور بوده و او فقط به دنبال جواب یک سوال است، که چرا پدرش آنها را ترک کرده است؟

عاشق شدن و زمانبندی بد فیبی بوفی

فیبی بوفی، مایک هنیگن و دیوید در سریال فرندز
روابط عاشقانه او از ساده ترین تا پیچیده ترین روابط متغییر است!

فیبی بوفی و دیوید یکی از محبوب ترین زوج های سریال فرندز به شمار می‌آیند. این دانشمند که اولین عشق جدی فیبی در طول سریال به حساب می آید در کنار فیبی بوفی زوج فوق العاده ای را تشکیل می دهند. با اینکه او دیوانه وار عاشق فیبی می‌شود اما موقعیت کاری برایش پیش می‌آید که یک بار در خانه هر کسی را می‌زند. علاقه او به فیبی بوفی تا حدی است که حتی حاظر می‌شود که بخاطر او قید کارش را بزند اما فیبی می‌بینید که این عادلانه نیست که او مهمترین فرصت زندگی اش را از دست بدهد. در نتیجه دیوید به موسکو رفته و این پایانی برای زوج دوست داشتنی ما می باشد.

هرچند که در  فصل آخر دیوید بازگشته و به دنبال فیبی می‌باشد اما او درگیر رابطه با مایک است. بازگشت دیوید و برگشتن احساسات فیبی برای او سردرگمی های زیادی را برای او ایجاد می‌کند و مشکلات زیادی به بار می‌آورد. در نهایت نیز او مایک (پال راد) را انتخاب کرده و برای بار آخر با دیوید خداحافظی می‌کند. این زمانبندی و شانس بد فیبی بوفی است که هم به او ضرر شده و هم به نفع او می‌باشد. از طرفی او می‌توانست به همراه دیوید یکی از بهترین زوج های سریال فرندز باشند و بنظر می‌آمد که می توانستند زندگی خوبی را نیز پشت سر بگذارند اما از طرفی اگر او با دیوید خداحافظی نمی‌کرد، هیچ گاه با مایک آشنا نشده و عشق زندگی اش را پیدا نمی‌کرد. به هر حال اینکه فیبی بوفی مجبور به جدایی از یکی از مهم ترین و عزیز ترین افراد زندگی اش می‌شود موضوعی دردناک بوده که نمی‌توان از آن چشم پوشی کرد.

خداحافظی با سه قلوها

فیبی بوفی و سه قلو ها در سریال فرندز
سه قلو ها در آغوش فیبی

شاید یکی از دلخراش ترین سکانس های سریال فرندز خداحافظی فیبی بوفی از سه قلو ها می‌باشد. او در تمام این نه ماه می‌داند که این اتفاق خواهد افتاد و حتی دوستانش با او در مورد این قضیه حرف می‌زنند و به او اخطار می‌دهند اما او ادعا می‌کند که از پس آن برخواهد آمد. درست است که او خود را برای این اتفاق آماده می‌کند و سربلند نیز از آن بیرون می آید اما در آن لحظه که سو قلو ها را در آغوش خود دارد ناراحتی عمیقی را می‌توان در چشمان فیبی دید. بی شک این یکی از ناراحت کننده ترین لحظات زندگی فیبی بوفی می‌باشد یکی دیگر از دلایل ما برای اینکه به حال فیبی غصه می‌خوریم.

عجیب بودن او مورد احترام قرار نمی گیرد

فیبی بوفی در سریال فرندز

از ابتدای شو متوجه می‌شویم که فیبی بوفی اخلاقیاتی کاملا متفاوت و تا حدی عجیب و غریب نسبت به دیگر دوستانش دارد. سبک خاص، اصول سخت و باورهای منحصربه‌ فرد او باعث می‌شود که دوستانش با او متفاوت از یکدیگری رفتار کنند که این مسئله بی احترامی بزرگ به شخصیت او می‌باشد. در بسیاری از شرایط می توانیم عدم اعتماد به انتخاب هایش را از سمت دوستان مشاهده کنیم مانند دست کم گرفته شدن عشق و تعهد او به موسیقی اش یا حتی زمانی که راس به عقیده ازدواج کردن و عشق پیدا کردن فیبی خندیده و فکر می‌کند که او شوخی می کند. در طول سریال فرندز این گروه بسیاری از تصمیم گیری ها و رفتار های فیبی بوفی را زیر سوال می‌برند و نمی‌توانند جهان بینی منحصر به فرد او را درک کنند که موضوعی ناراحت کننده می‌باشد.

تشابه جویی و فیبی بوفی در گروه دوستان

این مسئله باعث شده که فیبی بوفی گاهی وقت ها یک شخصیت خارجی به نظر آید. درست است که فیبی به شکلی عجیب با حوادث سر و کله می‌زند و تصمیم گیری های اشتباه نیز می‌کند اما این رفتار دوستانش با او بی احترامی با این شخصیت بوده و بسیار ما را یاد شخصیت جویی می‌اندازد. فیبی با نگاه متفاوت خودش به زندگی و جویی کمی با کند ذهنی که از خود نشان می‌دهد تا حد زیادی توسط گروه تحقیر می‌شوند. هرچند که این تحقیر فقط مختص به این دو شخصیت نبوده و افراد دیگر از آن مستثنا نمی‌باشند اما این دو به شخصیت و طرز فکر فیبی بوفی و جویی بیشتر از هر کس دیگری در این سریال بی احترامی می‌شود.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا