جان مارستون رد دد ریدمپشن 2

در مقاله قبلی در زمینه تحلیل داستان بازی های رد دد ریدمپشن 2 و 1 زندگی آرتور مورگان را مورد بررسی قرار دادیم. در این مقاله از مجله پلیرشاپ قصد داریم سفری به زندگی قهرمان دیگر داستان یعنی جان مارستون داشته باشیم. مردی که در طول زندگی اش اشتباهات زیادی مرتکب شد و تاوانشان را داد و در نهایت توانست مسیر جدیدی به زندگی اش بدهد و خانواده اش را دور از خطر و حاشیه نگه دارد. در ابتدا گذری کوتاه بر دوران کودکی و نوجوانی این شخصیت محبوب خواهیم داشت و سپس به بررسی ادامه داستان مجموعه می پردازیم.

لازم به ذکر است که در بازی رد دد ریدمپشن 2 تنها برای بخش بسیار کوتاهی از بازی هدایت جان مارستون را بر عهده خواهیم داشت اما در سایر بازی های مجموعه رد دد،‌ بازی را کاملا با محوریت جان پیش میبریم. با ما همراه باشید.

مروری بر داستان زندگی جان مارستون و آرتور مورگان در بازی رد دد ریدمپشن 2 و رد دد ردمپشن 1
جان مارستون

دوران کودکی و نوجوانی جان مارستون

جان مارستون در سال 1873 متولد شد. اعضای خانواده او، مهاجران اسکاتلندی بودند که به آمریکا مهاجرت کرده بودند. دوران کودکی جان هم مانند آرتور مورگان بسیار سخت و ناگوار بود. مادر جان یک فاحشه بود که در زمان تولد او از دنیا رفت. پدر او در یک درگیری با جمعی از خلافکاران در شیکاگو هر دو چشمش را از دست داد. پدرش بعد از نابینایی و از دست دادن چشمانش، نتوانست بیشتر از چند سال دوام بیاورد و در نهایت او هم از دنیا رفت. حالا جان مارستون 8 ساله تبدیل به یک کودک یتیم و بی پناه شده بود و برای ادامه زندگی اش به یتیم خانه فرستاده شد.

مروری بر داستان زندگی جان مارستون و آرتور مورگان در بازی رد دد ریدمپشن 2 و رد دد ردمپشن 1
John Marston

پیوستن به گنگ داچ وندرلیند

سه سال از فرستادن جان مارستون به یتیم خانه گذشت. زندگی برای جان بسیار کسل کننده شده بود. در نهایت در سن 11 سالگی او موفق شد که از آنجا فرار کند. یک سال بعد از فرار جان از یتیم خانه، او مرتکب یک قتل شد و در چند ایالت تحت تعقیب قرار گرفت. با وجود اینکه او همیشه ادعا می کرد که آن قتل غیر عمد بود ولی هیچگاه دست از کار های خلافش نکشید. در نهایت جان در یک عملیات سرقت دستگیر شد و حکم اعدامش صادر شد.

البته John Marston بسیار خوش شانس بود چرا که داچ وندرلیند توانست او را از دست قانون نجات دهد. در واقع داچ به او فرصت یک زندگی تازه و جدید را داد. حالا دیگر جان مارستون یکی از اعضای جدید گنگ وندرلیند در کنار آرتور مورگان، داچ وندرلیند، هوزئا متیوز و سوزان گریمشاو بود. داچ و هوزئا به او و آرتور خواندن و نوشتن، سوارکاری و نحوه کار با تفنگ را آموزش دادند. داچ هم ایده های خاص خودش در رابطه با ساخت دنیایی بهتر و زیبا تر و خلاف های شرافتمندانه را به مغز نا پخته آنها منتقل کرد.

همانطور که گفته شد،‌ جان اشتباهات بی شماری در زندگی اش انجام می داد و تاوان همه آنها را داد. به سبب همین اشتباهات و طرز فکر نادرست جان درباره بسیاری از مسائل،‌ او هیچوقت نتوانست اعتماد کامل داچ و گنگ را به خود جلب کند. با این وجود، آرتور همیشه مانند یک برادر بزرگ تر حامی او بود و به او کمک می کرد تا دنیا را بهتر ببیند و درست فکر کند. با راهنمایی ها و کمک های آرتور، جان روز به روز پیشرفت های بیشتری کرد و تبدیل به یکی از خلافکار های حرفه ای گنگ شد. او حتی لقب پسر طلایی داچ را در بین اعضای گنگ گرفت.

مروری بر داستان زندگی جان مارستون و آرتور مورگان در بازی رد دد ریدمپشن 2 و رد دد ردمپشن 1
John Marston

زندگی عاطفی جان مارستون

با موفقیت های پی در پی گنگ در سرقت ها و جنایات تحت رهبری داچ، روز به روز به تعداد اعضای آنها اضافه می شد. یکی از این افرادی که در گذر زمان به گنگ اضافه شد ابیگیل رابرتز بود. ابیگیل رابرتز در ابتدا یک فاحشه بود که حتی با تعدادی از مردان گنگ هم ارتباط برقرار کرد. با گذر زمان میان جان مارستون و ابیگیل رابرتز رابطه عاشقانه ای شکل گرفت. در زمان 18 سالگی جان،‌ ابیگیل صاحب یک فرزند پسر به نام جک شد. بچه دار شدن ابیگیل وحشتی در دل John ایجاد کرد و او برای یک سال گنگ را ترک کرد. وقتی که او بعد از یک سال به گنگ برگشت، داچ او را بخشید و اجازه داد که باز هم در خدمت گنگ باشد.

ترک کردن گنگ در شرایط سخت نظر همه اعضا را نسبت به جان مارستون تغییر داد. آرتور مورگان که همیشه حامی او بود از او دلسرد شده بود. ابیگیل هم دیگر مثل قبل عاشقش نبود چون جان خانواده اش را ترک کرده بود. به هر حال جان در زمان برگشتش متعهد شد که همیشه در خدمت گنگ باقی بماند و همچنین از خانواده اش محافظت کند.

مروری بر داستان زندگی جان مارستون و آرتور مورگان و ابیگیل رابرتز در بازی رد دد ریدمپشن 2 و رد دد ردمپشن 1
جان به همراه ابیگیل رابرتز

شروع مشکلات گنگ

در مقاله قبلی که به بررسی داستان زندگی آرتور مورگان پرداختیم، در رابطه با اتفاقاتی ناگواری که برای گنگ افتاد صحبت کردیم که خلاصه ای از آن را شرح می دهیم. داچ به دلیل تصمیمات اشتباه و حرف شنوی از شخص تازه واردی به نام مایکا بل، گنگ را وارد خطرات و مشکلات زیادی کرد. بعد از عملیات ناموفق سرقت از شهر بلکواتر اعضا گنگ وندرلیند در تمام مناطق غربی آمریکا تحت تعقیب قرار گرفتند. جایزه های بزرگی برای سر آنها قرار گرفت و جایزه بگیر ها در تمام ایالات به تعقیب آنها پرداختند.

در جریان فرار از این فاجعه، جان مارستون در مناطق کوهستانی مورد حمله گرگ ها قرار گرفت و خراش هایی بر روی صورتش ایجاد شد که آن خراش ها برای همیشه ماندگار شدند. در نهایت آرتور مورگان و هاویر اسکوئلا توانستند جان را از دست گرگ ها نجات دهند.

مروری بر داستان زندگی جان مارستون و آرتور مورگان در بازی رد دد ریدمپشن 2 و رد دد ردمپشن 1
John Marston

بازی با دم شیر

بعد از اینکه اعضای گنگ موفق به فرار از شهر بلکواتر شدند، داچ نقشه سرقت از قطار شخصی به نام کورنوال را پایه ریزی کرد. کورنوال یک مرد بسیار با نفوذ، قدرتمند و ثروتمند بود. از دید مردم آمریکا او یک مرد کارافرین و موفق بود اما در پشت این ظاهر، مردی بسیار خطرناک قرار داشت. کورنوال جایزه های موجود برای سر اعضای گنگ را چندین برابر کرد، با تزریق پول های زیاد به پینکرتون ها انگیزه آنها را برای دستگیری گنگ وندرلیند چندین برابر کرد و جایزه بگیر های حرفه ای زیادی را تربیت کرد. در ادامه این تعقیب و گریز ها، دیگر هیچ منطقه ای از ایالات متحده برای اعضای گنگ امن نبود. در همین لحظات بود که افرادی مانند آرتور مورگان و جان مارستون به افکار و عقاید داچ شک کردند.

آرتور مورگان که از ذات پلید داچ آگاه شده بود، دیگر به داچ وفادار نبود و در مقابل افکار اشتباه او ایستادگی می کرد. افرادی مثل جان مارستون، سیدی ادلر و چارلز اسمیت در تیم آرتور قرار داشتند. آرتور مورگان که در روز های اخر زندگی اش به بیماری سل مبتلا شده بود، دیدش نسبت به زندگی تغییر کرد بود و به بقیه اعضای گنگ هم کمک کرد تا بتوانند بهتر و شفاف تر فکر کنند و انسان های خوبی باشند.

مروری بر داستان زندگی جان مارستون و آرتور مورگان در بازی رد دد ریدمپشن 2 و رد دد ردمپشن 1
جان به همراه آرتور مورگان

شروعی دوباره برای جان مارستون و خانواده او

گنگ وندرلیند بعد از اشتباهات بسیار زیاد، فقط یک قدم تا نابودی فاصله داشت. در نهایت آن یک قدم هم برداشته شد و گنگ از هم پاشید. در زمان نابودی،‌ داچ و افراد وفادار به او به روی آرتور مورگان و جان مارستون اسلحه کشیدند و آنها را خائن نامیدند. آرتور با فدا کردن جانش به جان مارستون فرصت داد تا از دست داچ و پینکرتون ها فرار کند و زندگی جدیدی را به همراه خانواده اش تشکیل دهد. در انتها هم داچ متوجه اشتباه خود می شود که نباید به مایکا بل اعتماد می کرد چون مایکا همیشه اطلاعات گنگ را به صورت مخفیانه در اختیار پینکرتون ها قرار می داد.

جان مزرعه دار

جان مارستون به همراه خانواده اش برای چند سال به کانادا مهاجرت کردند و سپس دوباره به آمریکا برگشتند. او و همسر و فرزندش در یک مزرعه مشغول به کار شدند و درآمد اندکی برای خودشان ایجاد کردند. جان همچنان به کار های اشتباه خود ادامه می داد و خانواده اش در معرض خطر قرار می گرفت. ابیگیل رابرتز که دیگر تحمل این وضعیت را نداشت، موقتا او را به همراه پسرش جک ترک کرد. جان برای خوشحال کردن ابیگیل تصمیم گرفت که یک مزرعه بخرد اما از نظر مالی توانایی این کار را نداشت.

جان مارستون مزرعه را خرید و به بانک تعهد داد که اقساطش را به موقع پرداخت کند. او بعد از سال ها توانست سیدی ادلر، چارلز اسمیت و آنکل را پیدا کند. با کمک چارلز و آنکل، جان توانست یک خانه و اصطبل در مزرعه اش بنا کند. برای پرداخت اقساط هم مجبور بود به همراه سیدی ادلر به عنوان جایزه بگیر کار کند و درآمدی برای خودش ایجاد کند. بعد از گذشت تقریبا یک ماه،‌ ابیگیل و جک برگشتند و به همراه جان در مزرعه بیچرز هوپ زندگی کردند.

مروری بر داستان زندگی جان مارستون و آرتور مورگان و خانواده جان در بازی رد دد ریدمپشن 2 و رد دد ردمپشن 1
جان مارستون به همراه خانواده

وقت انتقام فرا رسید

بعد از اینکه زندگی جان مارستون از همه جهات به ثبات و آرامش رسید،‌ روزی سیدی ادلر به جان خبر داد که مخفیگاه مایکا بل را پیدا کرده است. جان به همراه سیدی و چارلز به مخفیگاه مایکا بل حمله کرد و او را کشت تا انتقام آرتور مورگان را بگیرد. داچ هم در زمانی که مایکا و جان به روی هم اسلحه کشیده بودند ظاهر شد. او در ابتدا به همراه مایکا به سمت جان اسلحه کشیده بود اما بعد از گوش دادن به صحبت های جان، متوجه اشتباهاتش شد و به صورت ناگهانی به مایکا شلیک کرد. جان هم بعد از شلیک داچ، با چندین شلیک متوالی مایکا را از پای در آورد.

بعد از این اتفاق، داچ آن محل را ترک کرد. جان مارستون با پیشنهاد سیدی وارد مخفیگاه مایکا می شود و مقدار زیادی پول و طلا پیدا می کند. این پول ها در واقع تمام دارایی گنگ وندرلیند بود که داچ آن را در شهر بلکواتر مخفی کرده بود. جان با آن پول تمام اقساط مزرعه اش را پرداخت کرد. داستان بازی رد دد ریدمپشن 2 در همین جا به اتمام می رسد و ادامه داستان در بازی رد دد ریدمپشن 1 اتفاق می افتد.

داستان جان مارستون در بازی رد دد ریدمپشن 1

در انتهای بازی رد دد ریدمپشن 2 جان مارستون توانست انتقام مرگ آرتور مورگان را بگیرد. این فرایند انتقام تبدیل به فرصتی برای پینکرتون ها شد تا بتوانند رد جان مارستون را بزنند و او را پیدا کنند. راس که در آن زمان رییس پینکرتون ها بود با جان ملاقات کرد. راس با او یک معامله انجام داد. طبق این معامله، جان باید با پینکرتون ها همکاری می کرد و همه اعضای باقی مانده گنگ را دستگیر می کرد و در غیر این صورت خانواده اش کشته می شدند. پینکرتون ها ابیگیل و جک را گروگان گرفتند تا زمانی که جان این ماموریت را به اتمام برساند.

مروری بر داستان زندگی جان مارستون و آرتور مورگان و هاویر اسکوئلا در بازی رد دد ریدمپشن 2 و رد دد ردمپشن 1
هاویر اسکوئلا

دستگیری بیل ویلیامسون و هاویر اسکوئلا

بیل ویلیامسون و هاویر اسکوئلا از اعضای وفادار به داچ وندرلیند بودند که در زمان فروپاشی گنگ به روی ارتور و جان اسلحه کشیدند و آنها را خائن خواندند. جان مارستون در ابتدا مخفیگاه بیل ویلیامسون را پیدا می کند. بیل حالا برای خودش یک گنگ بزرگ تشکیل داده. جان در ابتدا تنها به قصد صحبت با او جلو می رود اما بیل با یک شلیک به قلب جان، او را نقش بر زمین می کند و از آنجا فرار می کند. بیل فکر می کند که جان کشته شده اما جان توسط دختری به نام بانی مک فارلن از مرگ نجات پیدا می کند.بعد از بهبودی کامل جان،‌ به او خبر می رسد که بیل ویلیامسون و هاویر اسکوئلا به مکزیک فرار کرده اند.

جان هم برای دستگیری آنها به مکزیک می رود. در آن زمان در مکزیک یک انقلاب بزرک در حال رخ دادن بود. بیل ویلیامسون و هاویر اسکوئلا به حکومت کمک می کردند تا همه شورشی ها را سرنگون کنند. جان مارستون هم برای یافتن بیل و هاویر در ابتدا در جمع افراد ضد شورشی قرار گرفت اما توسط حکومت به او خیانت شد. John برای تلافی این خیانت به جمع افراد شورشی اضافه شد و توانست در ابتدا هاویر اسکوئلا را دستگیر کند. در طی یک عملیات دیگر هم رییس شورشی ها توانست بیل ویلیامسون را به قتل برساند. شورشی ها هم در نهایت توانستند اختیار مکزیک را بدست بگیرند.

مروری بر داستان زندگی جان مارستون و آرتور مورگان و بیل ویلیامسون در بازی رد دد ریدمپشن 2 و رد دد ردمپشن 1
بیل ویلیامسون

رویارویی دوباره داچ وندرلیند و جان مارستون

بعد از اتمام کار بیل ویلیامسون و هاویر اسکوئلا، جان مارستون به آمریکا برگشت. هدف نهایی او دستگیری داچ وندرلیند بود. جان و داچ در چندین عملیات سرقت با هم رو در رو شدند و در همه آنها داچ موفق به فرار شد. در نتیجه این تعقیب و گریز ها، جان موفق شد مخفیگاه داچ را پیدا کند.

جان با حمله به مخفیگاه داچ، تمام افراد او را از میان برداشت. حالا دیگر داچ در نوک یک کوه برفی گیر افتاده و هیچ راهی برای فرار نداشت. جان هم اسلحه اش را به سمت داچ نشانه گرفته بود. داچ که دیگر همه چیزش را از دست داده بود، خودش را به پایین کوه می انداخت و خودش را کشت. حالا دیگر ماموریت جان مارستون به اتمام رسیده بود.

مروری بر داستان زندگی جان مارستون و آرتور مورگان و داچ وندرلیند در بازی رد دد ریدمپشن 2 و رد دد ردمپشن 1
لحظاتی قبل از مرگ داچ وندرلیند

بازگشت خانواده

جان که به تعهداتش عمل کرده بود، به سراغ راس رفت. راس هم خانواده جان را آزاد کرد. حالا دیگر همه جرائم جان مارستون پاک شده بود و می توانست زندگی خوب و بی حاشیه ای را به همراه خانواده اش تجربه کند. جان همه تلاشش را کرد که جک مانند او بزرگ نشود. او میخواست تا جک تبدیل به یک انسان موفق و بزرگ شود.

رستگاری

با وجود اینکه جان به همه تعهداتش عمل کرد تا خانواده اش را نجات دهد، راس به تعهداتش وفادار نماند و بعد از گذشت مدت کوتاهی با ارتشی از پینکرتون ها به مزرعه جان مارستون حمله کرد. در ابتدای درگیری آنها، آنکل کشته شد. جان به همراه خانواده اش در اصطبل مخفی شد. آنها به فکر راهی برای فرار بودند تا اینکه جان تصمیم خودش را گرفت. او ابیگیل و جک را فراری داد و خودش به مقابله با پینکرتون ها پرداخت تا اینکه کشته شد. چند سال بعد از این ماجرا، ابیگیل هم به دلیل بیماری های روحی جانش را از دست داد.

مروری بر داستان زندگی جان مارستون و آرتور مورگان در بازی رد دد ریدمپشن 2 و رد دد ردمپشن 1
لحظاتی قبل از مرگ جان مارستون

راس با انجام این کار فکر می کرد که دیگر نسل هفت تیر کش ها را منقرض کرده است اما این فکر کاملا اشتباه بود. اعمال او باعث تولد یک هفت تیر کش بسیار خطرناک تر به نام جک مارستون شد. جک با کشتن راس، انتقام قتل پدرش را گرفت.

مروری بر داستان زندگی جان مارستون و آرتور مورگان و جک مارستون در بازی رد دد ریدمپشن 2 و رد دد ردمپشن 1
جک مارستون

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا